از تمام اهدافی که مردم در زندگی دنبال می کنند، دو تایش برجسته تر هستند:
موفقیت در زندگی فردی و شغلی.
کاملاً واضح است که اینها به هم وابسته هستند.
موفقیت شخصی به عنوان پشتیبان و تقویت کننده موفقیت شغلی است. و برعکس موفقیت شغلی تقویت کننده و محرک موفقیت شخصی می باشد. و در جمع با یکدیگر، اینها تقویت کننده مهمترین خواسته انسان یعنی شادی هستند.
به همین دلیل است که این دو هدف در دستور کار هر فردی قرار دارد، خصوصاً در نسل جدیدی که سفر زندگی شان را از آشیانه خانواده شروع می کنند.
چگونه به این اهداف برسیم؟ چه چیزی لازم داریم؟
راز اول موفقیت
اگر از روندی بیرن ( Rhonday Byrne ) بپرسید، او خواهد گفت : قانون جذب. و این راز اول موفقیت است
بیرن در کتاب “راز” قدرت افکار مثبت را شرح می دهد چیزی که به نظر او مانند آهنربایی چیزها را به طرف شما می کشاند و به شما کمک می کند نقاط قوت و ظرفیتهای درونی خود را تشخیص داده و ظاهر سازید.
او می گوید : «به چیزهای خوب فکر کنید، و منتظر وقوع آن باشید.»
راز دوم موفقیت
همچنانکه افکار مثبت شرط لازم برای استفاده از نقاط قوت و ظرفیتهای شخص است، ولی کافی نیست. این نظر کن رابینسون Ken Robinson و لو آرونیکا Lou Aronica در کتاب The Element است و این راز دوم موفقیت است.
ممکن است شما در زمینه نقاشی، رقص، آشپزی، یا برخی زمینه های دیگر استعداد و توانایی داشته باشید. همین موقعیتها جاییست که باید خودتان را در آن قرار بدهید. شما باید جوهر درونی خود را بیابید — یعنی رشته مورد علاقه تحصیلی، شغل مورد علاقه، ورزش یا فعالیتی که با نقاط قوت و ظرفیتهای شما همخوانی دارد – که حتی ممکن است از وجود آن در خودتان بی اطلاع باشید.
راز سوم موفقیت
علاوه بر این، شانس، در صورت وقوع در زمان و مکان صحیح، منشأ تحولات بزرگی در زندگی است – به همین دلیل است که شما بایستی در تلاش و تلاش دوباره و چندباره باشید و بیاموزید که چگونه تحمل شکست را داشته باشید. از نظر Scott Adams نویسنده کتاب How to Fail at Almost Everything And Still Win Big این راز سوم موفقیت است. او میگوید: «شانسهای زیادی در اطراف شما وجود دارد؛ شما فقط باید دست تان را بالا نگه دارید تا نوبت شما برسد. اگر در داستانهای موفقیت دیگران کند و کاو کنید، همواره به این نتیجه می رسید که شانس نقش بزرگی در آنها دارد. شما نمی توانید شانس را کنترل کنید، ولی می توانید از یک بازی با احتمال برد کم کنار کشیده و به یک بازی با احتمال برد بالا حرکت کنید. شما می توانید راه رسیدن شانس به خود را سهل و هموار سازید. مفیدترین کاری که می توانید بکنید ماندن در این بازی است. اگر پروژه پولدار شدن شما شکست می خورد، تجربه و یاد بگیرید و پروژه دیگری را شروع کنید. این کار را تکرار کنید تا به شانس خوبی دست پیدا کنید.»
راز چهارم موفقیت
اما مشکل اینجاست که ما نمی توانیم برای همیشه در حال تلاش باشیم. سفر زندگی ما ممکن است قبل از اینکه ما دستمان را برای گرفتن شانس خوب به دفعات کافی بالا ببریم به پایان برسد.
علاوه بر این حرکت بسوی موفقیت ممکن نخواهد شد مگر آنکه عادتهای مضری که نابودکننده پیشرفتهای شما بسوی موفقیت است را ترک کنیم. اینجا راز چهارم موفقیت شروع می شود: اولویتهای صحیح خود را درست در نظر بگیرید؛ از امکانات خود عاقلانه استفاده کنید؛ تمرکز داشته باشید؛ روابط درست ایجاد کنید؛ و مغرور نباشید.
