اگر واژهٔ «معماری» را در واژهنامه جستجو کنید، اگرچه بهطور واقعی تصویر فرانک لوید رایت را در آن پیدا نمیکنید، اما شاید حس کنید که باید اینچنین باشد. حداقل اینگونه احساس میکنید اگر به یک واژهنامهٔ آمریکایی نگاهی بیندازید، چرا که رایت برای مدت طولانی بهعنوان تجسم معماری آمریکایی شناخته شده است، حتی بیش از عمر ما. زمان دقیق بهدست آوردن این مقام برای او بهراحتی قابل تعیین نیست. مانند همه معماران، او کار خود را در حالی که ناشناخته بود آغاز کرد؛ تنها پس از مدتی بود که حتی آثار اولیهٔ تکنفرهاش در اوایل قرن بیستم، مانند خانه و استودیوی شخصیاش و معبد یونیتی، که هر دو در اوک پارک، ایلینوی واقعاند، به مکانهای زائران بدل شدند. اما تا سال ۱۹۳۵، نام رایت بهطور گستردهای بینالمللی شد — و بههمینصورت هم بهچالش کشیده شد.
خوشبختانه برای او، همان سال بود که خانهٔ ادگار جی. کافمن سینیور (بهنام فالینگووتر) را طراحی کرد که امروزه بهطور گسترده بهعنوان شاهکار او شناخته میشود. بهطبیعی، فالینگووتر در یکی از ویدیوهای موجود در فهرست پخش مستندهای کوتاه دربارهٔ خانههای رایت که در مجلهٔ Architectural Digest در بالای پست قرار دارد، حضور دارد.
امکان داشت اینگونه نباشد؛ خانه و استودیوی او در آریزونا، تالیسین وست، و خانهٔ انیس (بازسازی به سبک مایا) که در لس آنجلس بهطور گسترده فیلمبرداری شدهاند، تقریباً به همان اندازه چشمنواز هستند. از طریق این ویدیوها میتوانید تورهایی از آثار کمتر شناختهشدهاش مانند خانهٔ توی هیل در پلیزنتویل، نیویورک؛ تیرانا در نیو کانان، کنتیکت؛ و خانهٔ خورشید دایرهای در فینیکس، آریزونا، که آخرین طرح خانهٔ اوست، را ببینید.
بهدلیل همهٔ علایق متنوعی که پیگیری کرد و تأثیرات مختلفی که جذب کرد، رایت به اصول فلسفی خاصی پایبند ماند که برخی از آنها توسط مجلهٔ Architectural Digest در ویدیوهایش پیگیری شدهاند. با استفاده از سه خانهٔ متفاوت، خانهای که در بالا ذکر شد شاید مهمترین ایدهٔ راهنمای رایت را روشن میکند: «او باور داشت که یک خانه نباید بر روی زمین قرار بگیرد، بلکه باید از آن رشد کند، طبیعی، هدفمند و جدانشدنی از محیط اطرافش». همانطور که معماریاش تکامل یافت، او بهتدریج «منظره را نه بهعنوان پسزمینه، بلکه بهعنوان همکار میدید» و «فضاهایی خلق میکرد که بیرون را به داخل دعوت میکرد و اصول اساسی معماری ارگانیک را بیان میکرد». بنابراین خانههای رایت میتوانند بهگونهای خیرهکننده باشند که شاید تا بهحال فقط در مناظر طبیعی میتوانستیم تصور کنیم — و همانطور که نسلهای مختلف خریداران تا بهحال متوجه شدهاند، همانقدر بینظم و پرتقاضا هستند که یک کشت ارگانیک خالص.