
تصویر: سارا گریلو/Axios
یک عنوان جدید به نام CCO+ در صنعت در حال محبوبیت است: مدیر ارشد ارتباطات و برند.
چرا اهمیت دارد: هوش مصنوعی در حال تغییر روشهای کشف برندها توسط مصرفکنندگان است و تحریمها به سرعت یک پست گسترش مییابند؛ تیمهای ارتباطی بهعنوان نگهبانان حقیقی برند ظاهر میشوند.
وضعیت فعلی: در میان شرکتهای Fortune 1000، 84 نفر از مدیران دارای عناوینی شامل ارتباطات و بازاریابی یا ارتباطات و برند هستند، طبق تحلیلی از Heidrick & Struggles که با Axios به اشتراک گذاشته شد.
- بهعنوان مثال، رهبران بخش ارتباطات در شرکتهای IBM، Dropbox، Anthropic و GM همچنین مسئول برند شرکتهای خود هستند.
- «با گسترش تأثیر ذینفعان فراتر از سهامداران و شامل کارکنان، مشتریان، شرکای تجاری و جوامع میشود، شرکتها نیاز به رهبری یکپارچه را درک میکنند»، میگوید کریستین دوتمایر، شریک جهانی مدیریت، مسئول تمرین بازاریابی، فروش و استراتژی در Heidrick & Struggles.
- «هوش مصنوعی این فوریت را تقویت میکند و داشتن و شکلدهی به روایت برند را ضروری میسازد؛ هیچچیزی بهصورت تفسیر آزاد باقی نمیماند.»
بین سطور: تصمیمات بازاریابی بهظاهر ساده میتوانند طوفان سیاسی ایجاد کنند، همانطور که اخیراً در مورد American Eagle، Cracker Barrel و Bud Light دیده شد.
- این واقعیت برخی از مدیران ارشد را وادار میکند تا دوباره بررسی کنند که چه عملکردی مالک برند، خلاقیت و پیامرسانی باشد»، میگوید آشلی لیننباخ، شریک در PLBsearch.
- «محیط فعلی ذینفعان و سیاسی نیاز دارد که هر کس مسئول برند باشد، ذهنیت مدیریت ریسک را هنگام فکر کردن به این کمپینها داشته باشد»، او گفت.
آنچه میگویند: «آیا شرکت تحت نظارت شدید عمومی قرار دارد؟ آیا مجموعه پیچیدهای از ذینفعان دارد؟» میپرسد گیل تِیفورد، مدیر عامل True Search. «میتوان گفت اعتماد در تمام کسبوکارها واقعاً حیاتی است، اما برخی از کسبوکارها هستند که در مورد شهرت برند، ریسکها بسیار بیشتر است.»
- در آن موارد، بهاحتمال زیاد کمتر شاهد جداسازیهای سازمانی خواهید بود»، او اضافه میکند.
بله، اما: نیاز به عملکردهای تخصصی مانند بازاریابی محصول، تولید تقاضا و بازاریابی رشد همچنان وجود دارد، به گفته کارشناسان.
بهدقت: OCR بهتازگی شرکتهای Fortune 1000 را بررسی کرد و دریافت که نقشهای CCO+ بین سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۴ حدود ۸۸٪ رشد داشتهاند، روندی که همچنان ادامه دارد.
- «بهنظر من موضوع به افراد و اولویتها برمیگردد»، تیفورد میگوید. «آیا این فرد مشاور مورد اعتماد مدیرعامل و همکار قابل اعتماد در سطح مدیریت ارشد است؟ آیا میداند چگونه تیمهایی که قبلاً ممکن است بهصورت جداسازیشده کار میکردند، یکپارچه کند؟ آیا حساسیتهای فرهنگی یا سیاسی را درک میکند؟ آیا قضاوت خوبی دربارهٔ نحوه حضور برند در جهان دارد؟ اینها موارد مورد نیاز هستند.»