
تحصیلات عالی مسئولیتی دارد تا «رهبران فردا» را تربیت کند، میگوید رئیس یکی از پیشرویترین مدارس کسبوکار اروپا، در حالی که ژئوفیسیاستها تهدید میکنند اقتصادها از هم جدا شوند، روند جهانیسازی را معکوس کنند و مسیرهای سنتی استعدادها و مهاجرت را بههم زند.
«[در مقیاس جهانی] این حس تجزیهوتکهگی وجود دارد»، میگوید وینچنزو وینزی، رئیس دانشکده کسبوکار ESSEC، به Fortune.
ESSEC در سال ۱۹۰۷ در پاریس، فرانسه تأسیس شد و در ابتدا بهعنوان مؤسسهٔ اقتصاد در چارچوب École Sainte‑Geneviève به وجود آمد. امروز این مؤسسه یک دانشگاه جهانی در حوزهٔ تحصیلات عالی است که دارای چهار پردیس در سه قاره: اروپا، آسیا و آفریقا میباشد.
در چارچوب برنامهٔ شاخص خود، دانشجویان بین پردیسهای مراکش، پاریس و سنگاپور میچرخند. این فرایند رهبران «چندفرهنگی» را میسازد، میگوید وینزی؛ ویژگیای که او معتقد است رهبران فردا به آن نیاز خواهند داشت. او توضیح میدهد: «با حضور در کلاسها در سه قاره، آنها با تجارب، فرهنگها، شیوههای کسبوکار، محیطهای سیاسی و تنوع بهصورت کلی مواجه میشوند.»
مراکز سنتی تحصیلات عالی بهتدریج نسبت به دانشجویان بینالمللی با تردید بیشتری نگاه میکنند. اقدامات سختگیری مهاجرتی ایالات متحده، همراه با کاهش بودجه پژوهشی و فشار بر دانشگاههای برتر، دانشجویان را از درخواست برای تحصیل در مدارس آمریکایی بازمیدارد. بر اساس گزارش مؤسسه آموزش بینالمللی، یک سازمان غیرانتفاعی در ایالات متحده، تعداد دانشجویان جدید بینالمللی که در ایالات متحده تحصیل میکردند، در سال تحصیلی کنونی ۱۷٪ کاهش یافته است. دیگر مراکز تحصیلات عالی، مانند بریتانیا و استرالیا، نیز در صدد کاهش پذیرش دانشجویان بینالمللی هستند.
این میتواند فرصتی برای دانشگاههای سایر نقاط جهان، مانند اروپا یا آسیا، فراهم کند.
چهل درصد از دانشجویان ESSEC بینالمللی هستند. برترین ملیتهای موجود در این مدرسه، دانشجویان چینی، هندی و مراکشی هستند، میگوید وینزی. او افزود: «من بر این باورم که تحصیلات عالی — بهویژه در حوزه کسبوکار — نقش اجتماعیای دارد که باید بهطور کامل بر عهده بگیریم: تربیت رهبران فردا.»
برنامهٔ MBA ESSEC بر پایهٔ چهار ستون کلیدی شکل گرفته است: پایداری، هوش مصنوعی متمرکز بر انسان، کارآفرینی و ژئوفیسیاست. وینزی توضیح میدهد: «برای دغدغهمندی نسبت به این موضوعات نیازی به سیاستمدار بودن ندارید. بهعنوان رهبر یک شرکت، باید پیوندهای بین ژئوفیسیاست، [رویدادهای جاری] و کسبوکار را درک کنید.»
این مدرسه رویکردی «قابلانتقال» به این چهار حوزهٔ متمرکز اتخاذ میکند؛ به این معنی که این مفاهیم درون ماژولهای موجود تزریق میشوند و نه بهصورت دورههای جداگانه تدریس میگردند. وینزی میگوید: «موضوع این نیست که صرفاً دورههایی در خصوص ژئوفیسیاست، هوش مصنوعی و پایداری اضافه کنیم، بلکه باید این مفاهیم را، بهعنوان مثال، در حوزهٔ مالی درک کنیم.»
انقلاب هوش مصنوعی
هوش مصنوعی نیز در حال تغییر تحصیلات عالی است. مدارس کسبوکار بهطور فزایندهای بر فعالیتهایی تأکید میکنند که نه تنها مهارتهای فنی بلکه توانمندیهای اساسی انسانی را تقویت میکنند.
«مدل آموزشی ما توسط تجارب غنی میشود؛ فراتر از آنچه در کلاس درس تدریس میشود»، وینزی گفت.
او مثال هفته iMagination مدرسه را آورد؛ هدف این هفته «غنیسازی فرهنگی دانشجویان» با خروج آنها از محیط کلاس درس است. نسخهٔ امسال این دوره شامل پالئوکلیمتولوژیست Valerie Masson‑Delmotte، صخرهنورد Catherine Destivelle و اخترشناسی Fatoumata Kébé بود. وینزی میگوید دانشجویان «افرادی را ملاقات میکنند که از حوزههای مختلفی میآیند، نه لزوماً کسبوکار و مدیریت — این افراد منبع الهام هستند و خلاقیتشان را تحریک میکنند.»
هنگام پرسیده شدن از او دربارهٔ امیدهایش برای ESSEC، وینزی گفت که میخواهد مدرسه پیشرو باشد و آموزش در موضوعات تخصصی را فراهم کند در حالی که موانع بین رشتهها را از بین میبرد. او افزود: «ما باید موانع میان دانشگاه و جامعه مدنی را بهطور کلی شکسته کنیم. فکر میکنم بسیار مهم است که مؤسسات تحصیلات عالی به برجهای عاج تبدیل نشوند.»
برای رسیدن به این هدف، وینزی تأکید میکند که پژوهشها نه تنها باید دقیق باشند، بلکه باید برای جامعه نیز مرتبط باشند.
«در نهایت، مأموریت دانشکده کسبوکار این است که تأثیر مثبت بر جامعه داشته باشد — از طریق پژوهشهای اساتید ما و کار فارغالتحصیلانمان»، او گفت.