چون فویلز کتاب خاطرهنویسی او را به عنوان کتاب سال انتخاب کرد، این راهنما به مجموعهٔ گستردهٔ برنده جایزهٔ بوکر در حوزهٔ رمان و نثر میپردازد.
پریا بهاردیا
«هدف نویسنده این است که غیرمحبوب باشد»، آرانداتی روی در سال ۲۰۱۸ گفت. در طول سهدههٔ اخیر – که با برندهٔ جایزهٔ بوکر در سال ۱۹۹۷، «خدای چیزهای کوچک»، که او را به شهرت رساند – آثار او در زمینهٔ رمان، نثر و مقالات بهطور قطع بحثبرانگیز بودهاند؛ او بهیکی از منتقدان برجستهٔ دولت هند و ملیگرایی هندو تبدیل شده است.
سال گذشته او جایزه PEN Pinter را دریافت کرد؛ این جایزه به نویسندگانی داده میشود که نگاهی «بیترس، بیپرده» به جهان دارند. او اوایل امسال کتاب «مادرم ماری به من میآید» را منتشر کرد، که روایت رابطهاش با مادرش است. این خاطرهنویسی هماکنون به عنوان کتاب سال فویلز معرفی شده و همچنین در فهرست نهایی کتاب سال واترستونز قرار گرفت. در اینجا، پریا بهاردیا خوانندگان را به سمت آثار اساسی روی هدایت میکند.
نقطهٔ ورود
رمان نخستین و پرفروش آرانداتی روی، «خدای چیزهای کوچک»، مقدمهای کامل برای دغدغههای سیاسی اصلی آثار اوست؛ از خسارتهای زیستمحیطی، تا ساختارهای طبقاتی، تا تروماهای ماندگار خشونتهای استعماری بر یک ملت.
این رمان دربارهٔ دوقلوهای خونی، راهل و استا میگوید که پس از یک حادثهٔ تراژیک در کودکی که آنها را از هم جدا کرد، در بزرگسالی دوباره به هم میپیوندند. روی به روشهایی میپردازد که سیاست درون عشق و صمیمیت نفوذ میکند: پیشداوریهای اجتماعی و تابوهای نامرئی، که او «قوانین عشق» مینامد، مانع از تحقق پیوندهای شخصیتها میشوند.
قبل از نوشتن کتابها، روی در دهلی نو بهعنوان معمار آموزش دیده بود و دربارهٔ شباهتهای بین طراحی رمانها و ساختمانها سخن گفته است. دقت دقیق او در ساختار، پایهٔ رمان را تشکیل میدهد، زیرا احساسات ما را بهطرز چشمگیر – هرچند دردناک – تحریک میکند. دلایل تلخی این خانواده تا پایان رمان مخفی میمانند. در ابتدا، تنها سوزن ظالمانهای را حس میکنیم و هنگامی که علت آشکار میشود، تنها درد بیمنطقی آن باقی میماند.
بخش شخصی
در خاطرهنویسی ۲۰۲۵ خود، «مادرم ماری به من میآید»، روی دوران کودکی و رشد خود را از طریق رابطهٔ پرآشوباش با مادرش مستندسازی میکند، که او را «پناهگاه من و طوفان من» توصیف میکند. ماری روی که در سال ۲۰۲۲ در سن ۸۸ سالگی درگذشت، نیرویی مستقل بود: او مدرسهای معتبر در کوتایام پایهگذاری کرد و در یک پروندهٔ برجستهٔ دادگاه عالی علیه خانوادهٔ خود پیروزی کسب کرد که حقوق مساوی ارث برای زنان مسیحی سوری را تأیید کرد. این خاطرهنویسی نمایی جامع از مسیر نویسندگی روی، مشاهدات او از هند در حال تغییر و پیچیدگیهای دیرینهٔ رابطهٔ مادر‑دختر ارائه میدهد.
کتابی که شایستگی توجه بیشتری دارد
این اثر که در ابتدا بهعنوان مقدمهای بر رسالهٔ پرشور ۱۹۳۶ ب.ر. امبدکار به نام «نابودی کاست» نوشته شد، تحت عنوان «پزشک و مقدس» و در سال ۲۰۱۷ بهصورت مقالهای مستقل منتشر شد، داستان دو غول تاریخ معاصر هند — مهاتما گاندی و امبدکار — و دیدگاههای رقیب آنها برای کشور را روایت میکند. این کتاب همچنین ارزیابی جسورانهای از گاندی ارائه میدهد که به جنبههای نگرانکننده و قابل تحسین میراث او میپردازد. در کمی بیش از صد صفحه، روی یک تجزیهوتحلیل سوزنده بر نظام کاست در هند ارائه میدهد: تاریخچهاش، نحوهٔ عملکرد و تسلط ماندگار آن بر بزرگترین دمکراسی جهان.
کتابی که ارزش ادامهدادن دارد
بیست سال پس از اولین رمان خود، «وزارت خوشبختی» نشانگر بازگشت مشتاقانه آرانداتی روی به فرم رمان بود. در این کتاب، روی به این میپردازد که چگونه در زمانهای سرکوب سیاسی، عشق و خودبیانگری را مییابیم. او با عبور از دهلی به کشمیر، زندگی مجموعهای زنده از شخصیتها را میبافد که هر کدام در شرایط متفاوتی قرار دارند و همه در مسیر رهایی میجنگند. ساختار کتاب گستردهتر است (برای کشیده شدن بین خاطرات و زمان حال نیاز به صبر دارد) اما لحن آن نسبت به اولین اثر تخیلی او، اضطراب بیشتری دارد.
اگر زمان کمی دارید
برای یک مقالهٔ اساسی اما کوتاه از روی، «راه رفتن با رفقا» (۲۰۱۱) گزینهٔ خوبی است. چند هفته، روی همراه با گروهی از شورشیان بومی نکسالی به دل جنگلهای مرکز هند سفر میکند، پس از آنکه این گروه در نبردی با دولت هند برای جلوگیری از استخراج و معدنکاری از سرزمینشان شرکت کردند. در میان روایتهای او از شورشیانی که ملاقات کرد، روی به ارتباط بین تخریب محیطزیست، خشونت دولتی و سرمایهداری جهانی میپردازد. این قطعهای جذاب از گزارشگری است.
اگر فقط یک کتاب بخوانید، این باید باشد
نیمه نقد ادبی، نیمه رسوایی؛ روی در مجموعه مقالات خود «آزادی: فاشیسم، رمان و آزادی در زمان ویروس» افکار خود را درباره هدف رمان در دوران گسترش استبداد گردآوری میکند. این عنوان از واژهٔ اردو «آزاد» به معنای آزادی گرفته شده است که امروزه مترادف مبارزهٔ کشمیریها برای تعیین سرنوشت خود است.
از جمله برجستهترینها میتوان به «نشانههای پایان: صعود و صعود ملت هندو» اشاره کرد که نمای کلی از ریشهها و گسترش جنبش هندوتووا را ارائه میدهد. در یک سخنرانی در کمبریج به نام «قبرستان میگوید: رمان در زمان اخبار جعلی»، روی بر پایهٔ تصویر کبریستان (قبرستان مسلمان) استدلال میکند که تنها رمان میتواند بهدقت زندگی افراد سرکوبشده و ساکتنشده را بازتاب دهد: «تنها رمان میتواند دربارهٔ هوایی که پر از ترس و زیان، پر از افتخار و شجاعت دیوانهوار، و پر از بیرحمی غیرقابلتصور است، بگوید.»