فقط یک هفتهٔ کوتاه در یک مزرعه باز، زندگی این موشهای آزمایشگاهی را به کلی تغییر داد.
نوشتهٔ ویکتور تانگرمن

موشهای آزمایشگاهی در طول زندگی کوتاه خود در معرض بیشماری از رعبها قرار میگیرند؛ از تزریق سلولهای سرطانی تا مواجهه با میکروپلاستیکها یا دریافت دوزی از کوکائین.
این استاندارد پژوهشی، که مدتهاست توسط فعالان حقوق حیوانات مورد انتقاد قرار میگیرد، بحثبرانگیز است. حتی برخی از افراد جامعه علمی استدلال میکنند که آنها شایستهٔ رفتاری بهتر هستند، همانند همتایان انسانیشان در آزمایشهای بالینی.
و وضعیت حتی وخیمتر میشود وقتی دربارهٔ زندگیهایی که میتوانستند اگر در آزمایشگاه محصور نمیشدند، میآموزید. همانطور که در مقالهای جدید منتشر شده در مجله Current Biology توضیح داده شده، پژوهشگران دانشگاه کورنل دریافتند که موشهای آزمایشگاهی که به یک میدان بزرگ و محصور نزدیک به پردیس دانشگاه رها شدند، تقریباً بلافاصله اضطراب کمتری نشان دادند — درسی که شاید همهٔ ما بتوانیم از آن بهرهمند شویم.
این موشهای «بازطبیعیشده» رفتارهای متفاوتی نشان دادند، حتی اگر پیشازاین سابقهٔ اضطراب داشته باشند.
«ما موشها را به این میادین بسیار بزرگ و محصور رها میکنیم؛ جایی که میتوانند برای اولین بار در زندگی خود به دویدن بپردازند و علف و خاک را لمس کنند»، سرانجامنویسنده و استادیار نوروبیولوژی و رفتار در دانشگاه کورنل، مایکل شین، در بیانیهای دربارهٔ این پژوهش گفت.
فراتر از اثرات مثبت برای داشتن موشهای آزمایشگاهی با زندگی سالمتر، دانشمندان بر این باورند که دادههای استخراجشده از آنها میتواند قابلاعتمادتر و قابل تعمیمتر باشد. دانشمندان مدتهاست در این بحث که آیا میتوانیم یا باید نتایج بهدستآمده از آزمایشهای مبتنی بر موشهای آزمایشگاهی را به سایر حیوانات یا به انسانها اعمال کنیم، بهویژه در زمینهٔ پژوهشهای مرتبط با سلامت، به بحث میپردازند.
«این یک رویکرد جدید برای درک بهتر این است که چگونه تجربیات، واکنشهای بعدی به جهان را شکل میدهند، و امید این است که آنچه ما از این موشها میآموزیم، قابلیت تعمیم بیشتری به سایر حیوانات و همچنین به خودمان داشته باشد»، شین افزود.
برای ارزیابی اضطراب در موشهای آزمایشی، پژوهشگران از رایجترین روش، آزمایش مسیر صلیبی بالارده (Elevated Plus Maze) استفاده کردند. این مسیر به شکل صلیبی شامل یک بازوی باز و یک بازوی بسته است. جوندگان با اضطراب بالا بهدنبال پناهگاه بازوی بسته میگردند، در حالی که آنهایی که اضطراب کمتری دارند، معمولاً زمان بیشتری را در بازوی باز میگذرانند.
در یک آزمایش، تیم دانشگاه کورنل قبل از رهاسازی موشهای آزمایشگاهی در میدانی، آنها را با این مسیر آشنا کرد. پس از بازگشت آنها از این ماجراجویی، رفتارشان در مسیر بهطور چشمگیری تغییر یافت.
«موشهای بازطبیعیشده یا واکنش ترس نشان نمیدهند یا واکنش بسیار، بسیار ضعیفتری دارند»، گفت نویسندهٔ اول و پژوهشگر پسادکتری دانشگاه کورنل، متیو زیپل، در این بیانیه.
حتی موشهایی که پیش از بازطبیعیسازی چندین بار به این مسیر بازگردانده شدند، پس از انتقال به محیط طبیعیتر، اضطراب خود را برطرف کردند.
«ما آنها را برای یک هفته در میدانی قرار دادیم و آنها به سطوح اولیهٔ اضطراب رفتارشان بازگشتند»، زیپل توضیح داد. «زندگی در این محیط طبیعی هم از شکلگیری واکنش اولیهٔ ترس جلوگیری میکند و هم میتواند واکنش ترسی که قبلاً در این حیوانات در آزمایشگاه توسعه یافته بود را بازنشانی کند.»
تیم پژوهشگر پیشنهاد میکند که موشها ممکن است از داشتن دامنهٔ وسیعتری از تجربیات یاد بگیرند؛ یافتهها که با مطالعات پیشین دربارهٔ روانشناسی انسان همصدا هستند.
«ما معتقدیم این تغییر در رفتار دربارهٔ اختیار (Agency) است، در اصل»، زیپل گفت. «منظورم از اختیار، توانایی یک موجود زنده برای تغییر تجاربش در یک محیط از طریق رفتار خود اوست.»
هرچه موشها تجربیات بیشتری داشته باشند، مانند پیدا کردن غذای خود یا فرار از شکارچیان, توانایی آنها در مقابله با دشواریها بیشتر میشود.
«اگر روزانه با انواع مختلفی از اتفاقات روبرو شوید، راه بهتری برای ارزیابی اینکه آیا چیزی ترسناک یا تهدیدآمیز است یا نه پیدا میکنید»، شین در بیانیهاش گفت. «اما اگر فقط پنج تجربه داشته باشید و به تجربه ششم خود برسید که کاملاً متفاوت از تمام موارد پیشین باشد، این مسأله اضطرابزا خواهد شد.»
شاید حتی برای انسانها در اینجا درسی باشد: این که گاهی لمس علف (طبیعت) ضرری ندارد.
«یکی از عواملی که میتواند سبب افزایش اضطراب در جوانان شود، این است که آنها زندگیهای محافظتشدهتری دارند»، شین توضیح داد. «گفتگوهایی دربارهٔ مدرنیت و زندگی خودمان در این پژوهش انعکاس مییابند که این موضوع را واقعاً جالب میکند.»
اطلاعات بیشتر دربارهٔ موشهای آزمایشگاهی: موشهای آزمایشگاهی در معرض میکروپلاستیکها نشانههای زوال عقل نشان میدهند