مجله اینترنتی رمز موفقیت

دانشمند عصب‌شناسی دربارهٔ چگونگی ساختن ذخیره شناختی برای مغزی سالم‌تر توضیح می‌دهد

[آدوبی استاک]
[آدوبی استاک]

آیا هدفی قابل دستیابی وجود دارد که در هنگام پیری ذهن‌مان شفاف و هوشیار بماند، یا این صرفاً یک خیال‌پردازی است؟

اگر در تمام طول زندگی‌تان عادات مفیدی که به کارکرد مغز کمک می‌کنند، پرورش دهید، این هدف کاملاً ممکن است.

به‌عنوان پژوهشگری در زمینهٔ عصب‌شناسی شناختی و عصب‌روان‌شناسی فرآیندهای پیری، هدفم روشن‌سازی راهکارهایی است که می‌توانیم با بهره‌مندی از پیشرفت‌های علمی اخیر، سلامت شناختی مناسبی را در دوران پیری حفظ کنیم.

اهمیت ذخیره شناختی

یکی از مؤثرترین استراتژی‌های شناسایی‌شده توسط تحقیقات، توسعه و حفظ یک ذخیره شناختی قوی است.

ذخیره شناختی به توانایی مغز برای مقاومت در برابر اثرات پیری یا بیماری‌های نورودژنراتیو اشاره دارد، به‌طوری که کاهش عملکرد قابل‌توجهی رخ ندهد. این مفهوم امروزه در استراتژی‌های پیشگیری از افت شناختی جایگاه مرکزی دارد.

در گزارش پیشگیری، مداخله و مراقبت از دمانس، که در سال ۲۰۲۴ به‌روزرسانی شد، Lancet تأکید کرد که می‌توان ۴۵ درصد از موارد دمانس را با مقابله با ۱۴ عامل خطرپذیر قابل تغییر، پیشگیری یا به‌تاخیر انداخت.

این عوامل شامل بی‌تحرکی جسمی، افسردگی و انزوای اجتماعی هستند.

اما یکی از نخستین و مهم‌ترین عوامل، سطح پایین تحصیلات است.

فراتر از تحصیلات

تحصیلات به‌مدت‌ها به‌عنوان شاخص اصلی ذخیره شناختی شناخته می‌شد؛ چرا که نشان‌دهندهٔ مواجهه طولانی‌مدت با فعالیت‌های فکری است که به توسعهٔ شبکه‌های مؤثر مغزی منجر می‌شوند.

اما امروزه این دیدگاه ناقص شناخته می‌شود. ذخیره شناختی ثابت در دوران کودکی یا بزرگسالی نیست؛ می‌تواند در طول زندگی از طریق تجربیات مختلفی همچون یادگیری، تعاملات اجتماعی غنی و فعالیت‌های تفریحی فکری، ساخته، حفظ و حتی تقویت شود.

از جملهٔ نمونه‌های مشخص این فعالیت‌ها می‌توان به نواختن ساز موسیقی، بازی‌های تخته‌ای پیچیده‌ای چون شطرنج، یا مشارکت در فعالیت‌های داوطلبانه‌ای که نیاز به برنامه‌ریزی و مهارت حل مسئله دارند، اشاره کرد.

درک ذخیره شناختی

تحقیقات علمی چندین مدل تکمیلی برای درک سازوکارهای ذخیره شناختی ارائه می‌دهند.

برخی بر ساختار فیزیکی مغز متمرکزند و بر این باورند که ویژگی‌هایی مانند تعداد نورون‌ها بر تحمل آسیب در مغز تأثیر می‌گذارند. این مدل که «ذخیره مغزی» نامیده می‌شود، بر این ایده استوار است که برخی افراد از بدو تولد تعداد بیشتری نورون دارند و از این‌رو می‌توانند بهتر با پیری مقابله کنند.

دیگران بر این باورند که سبک زندگی فعال می‌تواند اثرات پیری مغز را با تقویت تاب‌آوری زیستی کاهش دهد؛ برای مثال توانایی مغز برای حفظ ساختار و عملکرد سالم حتی در سنین بالا، که نشان‌دهندهٔ کمبود علائم واضح پیری است. این مدل به عنوان «نگهداری مغز» شناخته می‌شود.

سلسلهٔ سوم مدل‌ها بر انعطاف‌پذیری عملکردی مغز تأکید دارد؛ به‌طوری که مغز می‌تواند به‌صورت متفاوت منابع خود را به کار گیرد یا شبکه‌های عصبی جایگزین را برای جبران خسارات ناشی از پیری به کار گیرد. این مدل به عنوان «ذخیره شناختی» شناخته می‌شود.

این مدل‌های متفاوت بخشی از چارچوب مفهومی واحدی هستند که بین ذخیره‌ مغزی، نگهداری مغز و ذخیره شناختی تمایز قائل می‌شوند.

هر مدل بر پایهٔ ایده‌ای خاص بنا شده است، اما تکمیل‌کنندهٔ یکدیگرند و از داده‌های تجربی پشتیبانی می‌شوند.

مدل ذخیره شناختی بیش‌ترین توجه پژوهشی را به خود جلب کرده است، به‌ویژه به‌دلیل ارتباط آن با عوامل قابل‌تغییر مانند سطح تحصیلات و مشارکت منظم در فعالیت‌های فکری تحریک‌کننده.

ذخیره شناختی پویا است

این توضیح‌دادن به هماهنگی پژوهش‌ها و راهنمایی مؤثر برای استراتژی‌های پیشگیری کمک می‌کند. در نهایت، ما را یادآور می‌شود که ذخیره شناختی ثابت نیست؛ بلکه به واسطه تعامل با تجربه و یادگیری تکامل می‌یابد و بنابراین می‌توان آن را در تمام طول زندگی تقویت کرد.

کارهای اخیر این دیدگاه پویا را تأیید می‌کنند. تیمی از پژوهشگران کبک، که من نیز جزئی از آن هستم، نشان داده‌اند که یادگیری ساختاریافتهٔ استراتژی‌های حافظه، از جملهٔ روش مکان‑موردی (ارتباط هر قطعهٔ اطلاعات با مکانی آشنا) یا تصویرسازی ذهنی (تبدیل اطلاعات به تصویر برای حفظ بهتر)، می‌تواند تغییرات قابل‌توجهی در فعالیت‌های مغزی ایجاد کند.

ترکیبی از افزایش‌ها و کاهش‌ها در فعال‌سازی، شامل تغییرات سطح فعالیت در نواحی مختلف مغز، در طی فازهای یادگیری و بازخوانی مشاهده شد. این مشاهده نشان می‌دهد که به‌کارگیری استراتژی‌های حافظه به انعطاف‌پذیری عملکردی بیشتری در مغز منجر می‌شود.

نتایج همچنین نشان داد که در افراد با تحصیلات بالاتر، برخی نواحی مغز به‌صورت هدفمندتری در هنگام یادگیری و بازخوانی فعال می‌شوند؛ که این نشانگر استفادهٔ مؤثرتر از استراتژی‌های شناختی توسط مغز آن‌ها است.

تحقیقات دیگری نیز نقش تحصیلات را در ساختار و عملکرد مغز برجسته کرده‌اند. مطالعه‌ای که با همکارانم انجام دادم، ارتباط بین سال‌های تحصیل، حجم مادهٔ خاکستری و فعال‌سازی مغزی در زمینهٔ حافظه را نشان داد. پژوهش دیگری که در آن مشارکت داشتم، نشان داد که افراد تحصیل‌کرده‌تر در مواجهه با وظایف پیچیده‌تر، انعطاف‌پذیری بالاتری در الگوهای فعال‌سازی مغز دارند.

تمام این پژوهش‌ها تأیید می‌کنند که ذخیره شناختی می‌تواند با تجربه ساخته شود و با آموزش شناختی در هر سنی تنظیم شود.

تحریک مغز با لذت

در همین راستا، مطالعهٔ Engage که توسط کنسرسیوم کانادایی پیرامون پیری و نورودژنراتیو انجام می‌شود، به بررسی اثرات رفتارهای تفریحی فکری بر بزرگسالان مسن می‌پردازد.

این مداخله ترکیبی، آموزش رسمی شناختی (استراتژی‌های حافظه، تمرکز) را با فعالیت‌های تفریحی ساختاریافته‌ای مانند یادگیری موسیقی، زبان دوم یا بازی‌های ویدئویی ترکیب می‌کند.

این مدل به‌عنوان یک رویکرد بوم‌شناختی ارائه می‌شود؛ به‌عبارت دیگر، رویکردی نزدیک به شرایط واقعی زندگی، لذت‌بخش و انگیزشی که مشارکت مستمر را ترویج می‌کند.

با نشان دادن اینکه این مداخلات طبیعی تأثیراتی برابر با برنامه‌های آموزشی شناختی سنتی، که معمولاً شامل تمرینات تکراری روی رایانه یا کاغذ برای تقویت حافظه یا تمرکز هستند، دارند، Engage می‌تواند رویکردهای پیشگیری از کاهش شناختی مرتبط با سن را دگرگون سازد.

یادگیری زبان دیگر

در آزمایشگاه عصب‌روان‌شناسی پیری (NeuroÂge) در دانشگاه کبک در تروآ‑ریور (UQTR)، ما در حال اجرای یک پروژهٔ تکمیلی هستیم.

در همکاری با اساتید پل جان از بخش زبان‌های مدرن و ترجمه و سایمون ریگولوت از بخش روان‌شناسی، به بررسی اثرات یادگیری زبان انگلیسی به‌عنوان زبان دوم بر شناخت و فعالیت مغزی افراد مسن می‌پردازیم.

با به‌کارگیری پروتکل‌ شامل کلاس‌ها، تدریس خصوصی و اندازه‌گیری‌های شناختی و الکتروانسفالوگرافی، این پروژه هدف دارد تا مزایای شناختی و نورونی یادگیری معنادار، انگیزشی و در دسترس را مستند کند.

نتایج اولیه امیدبخش بوده و اعتبار این ایده را که مشارکت فکری، حتی زمانی که در سنین پایانی شروع شود، می‌تواند منافع قابل‌سنجشی ایجاد کند، تأیید می‌نمایند.

حفظ سلامت شناختی مناسب در هر سنی نیازمند ترکیبی از مداخلات قابل‌دسترس، انگیزشی و تحریک‌کننده است.

ذخیره شناختی، برخلاف تصور ثابت بودن، در طول زندگی شکل می‌گیرد. پیشرفت‌های پژوهشی هم‌اکنون ابزارهای ملموسی برای پیری سالم، به‌ویژه در حوزهٔ سلامت شناختی، در اختیار ما می‌گذارند.

این مقاله از The Conversation تحت یک مجوز Creative Commons بازنشر شده است. مقالهٔ اصلی را بخوانید.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.