مجله اینترنتی رمز موفقیت

۱۹ نفری که قطعیاً از هر تصمیمی که هفته‌ گذشته کردند، پشیمان‌اند

خیلی خوب نیست، دوستان. اصلاً خوب نیست.

دِیو استوپرا

گاهی همه چیز مطابق میل‌مان پیش نمی‌رود. به‌عنوان مثال…

۱. کسی که برای همیشه در بام‌اش گرفتار می‌شود:

بالاخره همه رفتند! می‌توانم کارهای خانه‌ام را انجام دهم از Wellthatsucks

۲. کسی که دیگر هرگز نمی‌تواند پشت خود را پاک کند:

خب، لعنت. از Wellthatsucks

۳. کسی که خطای کلاسیک خرید بشقاب‌های سمی را مرتکب شد که اگر روی آن‌ها غذا بخورید، می‌کشند:

بشقاب‌های جدید خریدم، حدس می‌زنم همیشه باید پشت آن‌ها را بخوانم از mildlyinfuriating

۴. کسی که در همان کنفرانس خرگوش به‌خوبی می‌خورد:

گزینه‌ی وگان سرو شده در انتهای شام شیک کنفرانس. از mildlyinfuriating

۵. کسی که هنگام شستن ظرف‌ها دست‌هایش در حال ذوب شدن است:

مالک من امتناع می‌کند که اینجا بیاید و آبگرمکن را تنظیم کند. از mildlyinfuriating

۶. کسی که احتمالاً نان غم‌انگیزترین جهان را خرید:

چند نان حراجی خریدم. الآن می‌دانم چرا تخفیف شده بود. از Wellthatsucks

۷. کسی که دیگر حلقه‌ی هولا‌هوپ خود را استفاده نمی‌کند:

به آرامش در هوولا هوپ بپیوندید. از mildlyinfuriating

۸. کسی که راه‌پیشینش خطرناک‌تر از همان میدانه‌های وردن است… واقعاً!

۱۲ ماه و حدود ۲۰ بار جارو کردن با یک آهن‌ربای قدرتمند، هنوز هم میخ‌های سقف را در راه‌پیشین شنی‌ام پیدا می‌کنم. از mildlyinfuriating

۹. کسی که گربه‌اش برای همیشه روی بتن حک می‌شود:

گربه‌ای به بتن تازه‌ریخته قدم گذاشت؛ این بتن به‌طور اضطراری نیاز به بازسازی داشت. از Wellthatsucks

۱۰. کسی که با صدای یک اره عظیم بیدار شد:

ساعت کمی پس از ۷ صبح است و این افراد درست بیرون از خانه‌ام در وسط خیابان با اره کار می‌کنند. از Wellthatsucks

۱۱. کسی که مهربان بود تا ویسکی‌اش را با پیاده‌رو به اشتراک بگذارد:

بالاخره می‌توانم آن ویسکی که مدام می‌شنوم را امتحان کنم… اوه لعنت. از Wellthatsucks

۱۲. کسی که به‌طور تصادفی دستکش‌های خودسوز برای آزمایشگاه سفارش داد:

تامین‌کننده جدید دستکش برای آزمایشگاه‌مان. از Wellthatsucks

۱۳. کسی که برای همیشه در تماشای قطار گیر می‌ماند:

قطار حدود ۳۷ دقیقه است که نرفته و هنوز ادامه دارد. آپارتمان من دقیقاً در سمت دیگر است. از mildlyinfuriating

۱۴. شخصی که خوش‌شانس‌ترین توالت شهر را دارد:

توالتم پر از لک‌لک‌هاست. این فقط یک تصویر بزرگ‌نمایی شده است. آن‌ها در همه‌جا حضور دارند؛ در توالت، در سینک… از mildlyinfuriating

۱۵. کسی که این برداشت فوق‌العاده فراوان را داشت:

امروز مزرعه سیب‌زمینی‌ام را حفر کردم. ۱۰ گیاه که تمام فصل به‌نظر می‌رسید در حال رشد بودند. از Wellthatsucks

۱۶. کسی که شاید برای آینده نزدیک مقدار کمی سیتروئنلا داشته باشد:

تمام اینها فقط به‌دلیل یک نیش کوچک پشه است. از Wellthatsucks

۱۷. کسی که هم‌اتاقی‌اش واقعاً می‌داند چطور همه را ایمن نگه دارد:

هم‌اتاقی‌ام یک تشک هوایی را به پنجره می‌کلید تا «از توفان محافظت کند». از mildlyinfuriating

۱۸. کسی که احتمالاً آرزو دارد هرگز آن صدا را نشنیده باشد:

پس این همان صدای بلند بود که در جلسه‌ام شنیدم. از Wellthatsucks

۱۹. و کسی که با ذرت بزرگ و فراوان خود مقدار کمی پروتئین اضافی گرفت:

در حین خوردن ذرت برای شام، یک کرم خوراکی کوچک بیرون آمد. از Wellthatsucks

به‌دلیل خاصی اسمش را «MEALworm» گذاشتند، رفیق.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.