مجله اینترنتی رمز موفقیت

آخرین عضو پیتر، پل و مری کتابی دربارهٔ سفر روحانی به مین می‌نویسد

استوکی، ساکن طولانی‌مدت بلوی هیل، در حال کار بر روی کتابی دربارهٔ زندگی‌اش با هم‌نویس ژان تورنس فینلی است. تصویر: الیزابت والزتونی / BDN

نوئل پل استوکی هنوز فاصله زیادی تا مین داشت که او و همراهانش در گروه پیتر، پل و مری برای اولین بار آهنگ «درخت لیمو» را روی رادیو شنیدند.

سال ۱۹۶۲ بود و این سه‌نفر از خلیج سانفرانسیسکو عبور می‌کردند تا به اولین حضور پخش‌شده‌شان در رادیو همراه دی‌جی‌ای که به این قطعه کمک می‌کرد، برسند. آن‌ها از نمایندهٔ شرکت ضبط که رانندهٔ ماشین بود، خواستند تا ماشین را متوقف کند تا بتوانند گوش دهند.

«پیتر، مری و من هیچ‌گونه حس «کُول» نداریم» استوکی در ابتدای یکی از فصل‌های زندگینامه‌نویسی‌اش که هنوز در دست تکمیل است، می‌گوید. «… ما مسحور صدای آوازها و گیتارهای خودمان بودیم که از طریق بلندگوها پخش می‌شد تا وقتی آهنگ تمام شد، ما در حالت سحرآمیز ماندیم.»

پس از بازگشت به بزرگراه، نمایندهٔ شرکت وارنر برادرز به آن‌ها گفت که باید به این صدا عادت کنند.

استوکی، ساکن طولانی‌مدت بلوی هیل، در دههٔ گذشته بیشتر زمان خود را صرف مرور لحظاتی نظیر این می‌کند، در حالی که بر روی کتابی دربارهٔ زندگی‌اش به همراه همکار نوشتن ژان تورنس فینلی کار می‌کند.

پیتر، پل و مری در سال ۱۹۸۵ در مرکز شهر کِمبرلند کنتی برای گرامیداشت ۲۵ سالگی تشکیل گروه اجرا کردند. تصویر: فایل BDN

عنوان کاری کتاب «عشق وجود دارد» است که به زیرنویس «آهنگ عروسی» اشاره دارد؛ استوکی می‌گوید این ملودی پیش از عروسی هم‌نقمانش، از سوی خدا به او سپرده شد. مولف اظهار داشت که فرایند نوشتن برای هر دوی آن‌ها، به‌ویژه در طول نه‌سال گذشته، سرشار از شگفتی‌های تازه بوده است.

از طریق این پروژه، استوکی از پیام‌های سیاسی پیتر، پل و مری فراتر رفته و به تجربه‌های روحانی که شکل‌گر زندگی‌اش بوده‌اند و خانواده‌اش را به مین کشانده‌اند، پرداخته است. این دو نویسنده این پروژه را دریچه‌ای می‌بینند برای به اشتراک گذاشتن دیدگاه‌های مسیحی پیش‌روندهٔ خود و درک آن‌ها از رویدادهای جاری از طریق استعاره، رویکردی که نسبت به نوشتارهای دینی سنتی، دسترس‌پذیرتر و مؤثرتر است.

«سه‌نفره‌گری فرصتی سیاسی داشته و همچنان دارد» استوکی به خبرگزاری بانگ روزانه گفت. «شاید این فرصتی باشد تا داستان پسری جوان را روایت کنیم که تغییراتی را تجربه می‌کند، به‌دلیل زمان مناسب، موفقیت چشمگیری کسب می‌کند و اکنون می‌پذیرد که هستهٔ اشتیاق مستمرش برای اجرا، چیزی عمیق‌تر یا روحانی‌تر از یک دعوت سیاسی است.»

استوکی، ۸۷ ساله، در اوایل دههٔ ۱۹۶۰ همراه با مری تراورس و پیتر یارو به شهرت رسید. این سه‌نفر در گرینویچ‌ویلیج نیویورک گرد هم آمدند و در طول کارشان به‌طور فعال در جنبش حقوق مدنی، مخالفت با جنگ ویتنام و سایر مسائل عدالت اجتماعی مشارکت کردند.

آن‌ها در سال ۱۹۷۰ از هم پراکنده شدند، به پروژه‌های سولو پرداختند و در سال ۱۹۷۸ دوباره گرد هم آمدند و برای دهه‌ها به‌صورت مشترک اجرا می‌کردند. تراورس در سال ۲۰۰۹ پس از درمان برای لوسمی درگذشت و یارو نیز در ژانویهٔ همین سال درگذشت.

هنگامی که گروه هنوز در شکل اولیه‌اش فعال بود، استوکی تجربهٔ یک کشف روحانی کرد که او را به زندگی خانگی‌اش متمرکزتر کرد، او را به ایمان مسیحی جدی سوق داد و در نهایت خانواده‌اش را به مین کشاند.

«شهرت حضور بسیار انرژی‌زا و مخربی است و من را به‌سمت عدم تعادل در مسیر زندگی‌ام سوق داد»، استوکی گفت. «همه‌چیز به نحوی حول من می‌چرخید و در نتیجه زمان صرف کردن با خانواده و یک تعهد قلبی خاص کنار گذاشت.»

او در سال ۱۹۷۵ به خبرگزاری بانگ گفت که وقتی تورهای مداومی که او را از خانوادهٔ جوانش دور می‌کردند بیش از حد شد، یک شب ریش‌اش را کوتاه کرد و به دخترش گفت که دیگر به مسافرت‌های طولانی نخواهد رفت.

کمی پس از آن، استوکی، همسرش بیتی و سه دختر جوانشان به جنوب بلوی هیل نقل مکان کردند. خانواده یک سفر RV در سواحل مین از کمدن آغاز کرد که خوانندهٔ فولک گوردن بُک به آن‌ها هشدار داد که زمین ساحلی به‌خوبی قابل دسترسی نیست. به‌جای آن، به اِست‌پورت رفتند و بازگشت کردند، در مسیر شبه‌جزیره‌ها را گشتند و زمانی که به بلوی هیل رسیدند، فهمیدند که خانهٔ خود را پیدا کرده‌اند.

نوئل پل استوکی، مرکز صحنه، در مرکز شهر بانگ به همراه بند Bodyworks در سال ۱۹۸۳، در این تصویر آرشیوی خبرگزاری بانگ دیلی نیوز.

بیش از پنجاه سال پس از آن، این زوج هنوز در آنجا حضور دارند و در فعالیت‌های خیریهٔ محلی، کنسرت‌ها و کلاس‌ها فعالند. ایستگاه محلی جامعه، WERU، که دهه‌ها پیش در مرغداری قدیمی آن‌ها تأسیس شد، همان‌طور که یک استودیوی انیمیشن نیز به‌وجود آمد، به‌کار گرفته می‌شود.

یکی دیگر از پروژه‌هایشان، برنامهٔ مطالعه و موسیقی چنددینی «یک نور، شمع‌های متعدد» بود که فینلی، هم‌نویسندهٔ استوکی، را به کشف دوبارهٔ موسیقی استوکی از طریق یک تکلیف برای نشریهٔ دورهٔ آموزشی مذهبی که در آن مشغول به کار بود، وا می‌داد.

کشیش متدیست ارتدیسه و نویسنده، در نهایت پیشنهادی کتابی به استوکی ارائه کرد و آن‌ها در اواخر سال ۲۰۱۶ مصاحبه‌ها را آغاز کردند.

فینلی گفت که از رشد ملی‌گرایی مسیحی نگران شده و مسیر زندگی استوکی را به‌عنوان گامی در جهت مخالف می‌بیند. به‌عنوان دانشجوی ادبیات انگلیسی، او نیز درک کرد که یک زندگینامهٔ خوب چه تأثیری می‌تواند داشته باشد: به‌اشتراک‌گذاری سفر روحانی یک فرد، نه برای تعیین مسیر خاصی برای خواننده بلکه برای فراهم کردن نقطهٔ شروعی برای تأمل در زندگی شخصی خود.

با وجود این‌که مطالب فراوانی دربارهٔ کارهای سیاسی این سه‌نفر منتشر شده است، استوکی در ابتدا از این ایده شگفت‌زده شد. اما تقاطع «قلب و سیاست» در ترانه‌سرایی او همچنان ظاهر می‌شد و او کتاب را فرصتی دید تا این موضوع را با پایهٔ الهیات فینلی بررسی کند.

«دانستم که این ارتباط بین دل و زندگی روزمره، برای اکثر مردم همان‌گونه که در اجراهای علنی جلب توجه می‌شود، مورد توجه قرار نگرفته است»، او گفت.

در ابتدا، فینلی برنامه‌ریزی کرد که کتاب را به‌صورت تکنویس و در عرض یک سال تکمیل کند. زندگی، سیاست‌های ملی و فرآیند پژوهشی زمان بیشتری به پروژه افزود، اما نویسندگان اکنون تنها سه فصل از تکمیل کتاب فاصله دارند و به‌دنبال ناشر هستند.

فصل‌های کتاب با روایت‌های عینی آغاز می‌شوند که به‌مرور زمان به‌عنوان استعاره‌ها آشکار می‌شوند.

این عمدی است و از فلسفه فینلی دربارهٔ نوشتن دربارهٔ خدا و تجربه‌های استوکی پس از تبدیل شدن به مسیحیت الهام می‌گیرد.

با شور و اشتیاق به ایمان تازه‌اش، او شروع به تبلیغ مسیحیت در صحنه کرد به زبانی که در آن زمان متداول بود — «به‌تولد دوباره»، «خون مسیح» — که او می‌گوید باعث سوتی‌فروشی برای هم‌نقمانانش شد و بخشی از طرفداران متنوع آن‌ها را از خود دور کرد. در سال ۱۹۷۶، BDN گزارش داد که تماشاگران در یک کنسرت شهرستان هاکینس به تبلیغات او اعتراض کردند.

سپس استوکی دریافت که به‌عنوان ترانه‌سرا، روشی دارد تا به همه دست یابد.

«به سرزمین استعاره خوش آمدید، جایی که می‌توانید دربارهٔ عمق چیزی صحبت کنید به‌طوری که شخص دیگر بتواند آن عمق را درک کند بدون اینکه به دقت لفظی دقیق محدود شود»، او گفت.

با نگاه به ترانه‌های اولیه، او پیوستگی شگفت‌آوری در پیام‌های خود یافته است، اما گاهی هم به‌دنبال معانی عمیق‌تری بوده که تنها پس از سال‌ها آشکار می‌شوند.

اما نوشتن دربارهٔ حال دشوارتر از نوشتن دربارهٔ گذشته است، استوکی می‌گوید، و به‌کارگیری این نگرش در سیاست‌های ملی امروز همراه با دوران ترامپ، زمان‌بندی پروژه را طولانی‌تر کرده است. با این حال، حرکت به سمت استعاره تمرکز کمتری بر زمان حاضر دارد و به‌نظر می‌رسد که بیش از هر زمان دیگری ماندگار است.

«تا حدی، هرچه بیشتر بتوانید به‌صورت استعاری بیان کنید، مدت زمان پیام‌تان نیز تا حد بیشتری ماندگار می‌شود»، فینلی گفت.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.