مجله اینترنتی رمز موفقیت

خانوادهٔ اوزی اسبورن فاش می‌کند: دونالد ترامپ و شاه چارلز سوم هر دو پیام تسلیت پس از درگذشت خواننده را ارسال کرده‌اند

در یک قسمت عاطفی‌پربار از پادکست «آزبورن‌ها»، شارون، کیلی و جک اسبورن برای اولین بار پس از وفات اوزی اسبورن دور هم آمدند تا خاطرات صادقانه، خنده‌ها، اشک‌ها و جریان شگفت‌انگیز عشق از سراسر جهان را به اشتراک بگذارند. آنها دربارهٔ روزهای آخر اوزی، عزم او برای اجرای آخرین برنامه، روح افسانه‌ای‌اش و درس‌های قدرانی و صداقت توانمندی که به جا گذاشت، صحبت می‌کنند. این ادای احترامی صمیمانه به یکی از اسطوره‌های نمادین راک است — از سوی کسانی که بهترین شناخت را از او داشتند.

فصل‌ها:

00:00:00 مقدمه – امواج غم
00:01:39 جهان در سوگواری اوزی
00:04:46 سال نهایی: درد و عزم
00:14:06 داستان‌های بیمارستانی و نیروی پنهان
00:16:35 آخرین نمایش اوزی – تشییع زنده
00:21:36 صداقت، شهرت و پایداری
00:28:46 مدیر اول و نبردهای صنعت موسیقی
00:39:50 مقابله با شاخ‌خورها و ادای احترامی تقلبی
01:02:00 واکنش‌های سلبریتی‌ها و تسلیت‌های سلطنتی
01:09:51 قدرت زمان، غم و خانواده
01:26:20 میراث عشق – «او همیشه اینجا خواهد بود»

در مورد دلیل ضبط این قسمت، شارون گفت (طبق متن‌نگاری BLABBERMOUTH.NET): “احساس بسیار بدی دارم. افراد بسیاری با ما تماس گرفتند. منظورم این است که واکنش همه‌جانبه‌اش به‌اطلاع‌مان رسیده، برای فقدان اوزی. و این همه‌چیز به‌شدت فراگیر بوده و من احساس بدی دارم. همه به ما دسترسی یافتند و ما می‌دانیم که آن‌ها ما را دوست دارند، هزاران و هزاران نفری که هرگز ملاقات نکرده‌ایم، و من فقط می‌خواهم همه بدانند تمام پیام‌هایی که برایمان ارسال شده را خوانده‌ایم، قدردانیم.”

کیلی اضافه کرد: “این جاری‌آمدن عشق برای ما بسیار مفید بوده است. هرگز تصور نمی‌کردم که این‌قدر مفید باشد که متوجه شویم در غم و اندوه‌مان تنها نیستیم و بقیه جهان او را به همان اندازه‌ای که ما دوستش داشتیم، دوست داشته‌اند.”

زمانی که جک از کیلی پرسید آیا این جریان عشق از همه “عنصری متفاوت به آن افزود”، کیلی گفت: “من چنین جریانی را از زمان مرگ پرنسس دیانا ندیده‌ام. انتظارش را نداشتم.”

جک گفت: “اما قطعاً این یک عنصر متفاوت به آن افزود. برای من، تقریباً زیبا، اما همچنین غیرمنتظره و عجیب بود… چون چند روز پیش این را گفتم — در یک مصاحبه برای کتاب پدرم بودم، و چیزی که گفتم این بود که وقتی بزرگ می‌شوی — هر کودکی این را تجربه می‌کند — فکر می‌کنی «چه اتفاقی خواهد افتاد وقتی پدرم می‌میرد؟» یا «چه اتفاقی خواهد افتاد وقتی مادرم می‌میرد؟». این کاملاً عادی است، من فکر می‌کنم؛ همه این فکر را دارند. و هرگز به ذهنم نرسید که این می‌تواند به کسی خارج از این‌چنین تأثیر بگذارد… فکر نمی‌کردم که این‌چنین باشد.”

کیلی افزود: “این فقط جامعهٔ هِوی متال نبود. این تمام جهان بود.”

شارون گفت: “فقط این‌طور فکر می‌کنم، ای خدای من، اوزی… برای او سخت بود که این نمایش را بپذیرد چون نمی‌دانست چقدر مورد عشق مردم است و همین زیبایی او بود؛ او هرگز این‌ را به‌عنوان حق مسلم نداشت که بگوید ‘من اینم، من آنم’. او اصلاً نمی‌دانست. او در حباب خودش زندگی می‌کرد. هیچ‌وقت نمی‌دانست که مردم چقدر او را دوست دارند و تحسین می‌کنند. حتی اگر موسیقی‌اش را دوست نداشته باشند، او را دوست دارند. او بیش از زندگی بزرگ بود؛ او یک‌نفر در میان میلیاردها بود.”

شارون،

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.