جوناتان اسپییرز

اد اسلیپک در حال تدریس کلاسی برای Historic Richmond بود. این تاریخنگار و نقاد معماری که سالها سابقه داشت، روز دوشنبه پس از بیماری کوتاهمدتی درگذشت. (عکس با تشکر از Historic Richmond)
«اگر آسفالت میتوانست سخن بگوید، به ما یادآوری میکرد که این تپه شیبدار به سمت شرق، زمانی کورهای پرجمعیت و چندمنظوره از فعالیتهای انسانی بوده است.»
بنابراین ادوین «ایدی» اسلیپک، با بلاغت خاص خود، دربارهٔ محله گمشده Council Chamber Hill – که درست در شرق میدان Capitol Square مدرن قرار دارد – در یکی از دهها نظر مهمان و بازبینی معماری که از سال ۲۰۲۱ به Richmond BizSense مینوشته بود، نوشت.
در آن سالها و در دهههای پیشین، برای نشریاتی همچون Style Weekly و Richmond Mercury، اسلیپک صدای بیشماری از داستانهای پشت ساختمانها و مکانهای ریچموند را به گوش میرساند و بهتدریج شهرتی مستحکم بهعنوان کارشناس تاریخ معماری به دست آورده و این تاریخ را در نوشتهها و سخنرانیهای خود منتقل میکرد.
اسلیپک، بومی ریچموند و فارغالتحصیل VCU، که روز دوشنبه در سن ۷۵ سالگی درگذشت، در طول سالها چندین نقد و بازبینی معماری نوشت و کلاسها و سمینارهایی را در مدرسه هنرهای دانشگاه خود، در مدرسه Maggie Walker Governor’s و برای Historic Richmond، سازمان غیرانتفاعی حفاظت که گهگاهی عضو هیئتمدیره آن بود و در سالهای اخیر دفتر خود را در آنجا نگه میداشت، برگزار کرد.
سایان کرامپ، مدیر اجرایی Historic Richmond، داستانسرایی اسلیپک را «جذاب و قابل دسترسی» و سهم او برای شهر را «بینهایت بزرگ» توصیف کرد.
«او راوی بینظیری بود که میتوانست داستانی را بگوید که روایت مخفی پشت تاریخ سنتیای باشد که شاید دربارهٔ یک مکان شنیدهاید… که واقعاً به شما کمک میکند بفهمید چرا مکانها امروز به این شکل به نظر میرسند و چه کسانی به شکلگیری این ظاهر امروز کمک کردهاند»، کرامپ گفت.
سفر اسلیپک به روزنامهنگاری و تاریخ معماری در گینتر پارک شروع شد؛ او در خانهای در خیابان سیمیناری بزرگ شد و در دبیرستان جان مارشال تحصیل کرد، پیش از این که در دانشگاه بوستون ادامه تحصیل دهد. او به ریچموند بازگشت تا در VCU معماری و تاریخ هنر بخواند؛ در همانجا سردبیری روزنامهٔ دانشجویی Commonwealth Times را بر عهده داشت و به نوشتن برای Richmond Mercury، یک هفتگی جانبی کوتاهمدت که بین سالهای ۱۹۷۲ تا ۱۹۷۵ چاپ میشد، پرداخت.
ادموند رنولدز، ناشر Mercury، گفت که تواناییهای اسلیپک در میان کارکنان این نشریه که عمدتاً از فارغالتحصیلان Ivy League و کارشناسان روزنامهنگاری دانشگاه UVA تشکیل شده بود، برجسته بود. اسلیپک که توسط گرتت اپس از Mercury جذب شد، مهارتهایی داشت که رنولدز میگفت هرگونه بحث درباره ارزش دانشجویان کالج عمومی در مقابل پیشینه Ivy League را از میان میبرد.
«اسلیپک نه تنها توانست خود را ثابت کند، بلکه یکی از ستارگان بود»، رنولدز گفت.
در Mercury بود که اسلیپک با نقدهای معماریاش مخاطبان را به گفتگو وا میداشت. رنولدز به یاد میآورد که اسلیپک با ایدهای برای مقالهای به نام «۱۰ ساختمانِ زشتترین در ریچموند» به او نزدیک شد. اولین مورد این فهرست، تالار شهر بود که تازه در سال ۱۹۷۱ ساخته شده بود. Mercury آن را منتشر کرد و واکنشهای نقد اسلیپک بهسرعت به رنولدز رسید.
«دقیقا همان شب بعد، در یک ضیافت بودم و کنار مردی که معمار تالار شهر بود نشستم. منتظر بودم که او یک چنگال برایم بیاورد»، رنولدز با خنده گفت.
این انتقادات اسلیپک او را فراتر از Mercury برد و به دوران کاری طولانی در روزنامهنگاری کشاند. او بیش از سه دهه به نوشتن اینچنین مقالاتی در Style Weekly پرداخت، پیش از این که چهار سال پیش بهعنوان همکار منظم به Richmond BizSense ملحق شود. حتی در هفتههای پیش از مرگ ناگهانیاش، اسلیپک بر روی دو ستون پایانسال کار میکرد که قرار بود در این نشریه چاپ شوند.
در حالی که دوران کاریاش او را بهصورت ثابت در ریچموند نگه میداشت، رنولدز گفت که نوشتارهای اسلیپک میتوانست او را به هر کجا ببرند.
«فکر میکنم او بهترین نقّاد معماری در کشور بود. من مداوم این فکر را میکردم: «چرا به واشنگتن یا نیویورک نمیروی، چون تو از آنها بهتر هستی»،» رنولدز گفت. «او همیشه به ریچموند وفادار بود. او نمیخواست برود. و شکر خدا، چون ما از این کار بهتر شدیم.»

اسلیپک هدایت یک بحث دربارهٔ توسعه ریچموند در طول دههها در ارتباط با رودخانه، توپوگرافی و شبکه خیابانی را بر عهده داشت. (عکس با تشکر از Historic Richmond)
باب استیل، معمار محلی که پس از مهاجرت از نیویورک در سال ۱۹۸۶ به اسلیپک معرفی شد، گفت که نقدهای اسلیپک به ارتقای استاندارد معماری در ریچموند در دهههای بعدی کمک کرد.
«کارهایی که در آن دههها انجام میشد، شرمآور بود و صدای اد سطح بازی را ارتقا داد. این دههها طول میکشد، اما به امروز نگاه کنید. من این را مدیون اد میدانم»، استیل گفت. «بهتدریج اما مطمئناً، او مسیر را تغییر داد و من بهطور ابدی سپاسگزار خواهم شد.»
جنی داتس، مشاور املاک محلی که بر حفظ تاریخی تمرکز دارد، گفت اسلیپک مهارت داشت نقدهای خود را با تمایل به کمک به بهبود شهر تعادل بخشد. او به عنوان مثال، نوشتههای اسلیپک دربارهٔ Union Hill را، پیش از اینکه این محله به یکی از نقاط داغ شهر تبدیل شود، به یاد آورد.
«در آن زمان، این محله پر از جرم بود، ساختمانهای خالی فراوان داشت و بهنظر نمیآمد مکان زیبایی باشد. اما او بهروشی شاعرانه دربارهٔ آن، دربارهٔ الگوی شبکه خیابانی و جذابیت کلبههای بلند قدیمی نوشت. او به تقویت اهمیت حفظ این مکان کمک کرد»، داتس گفت.
«او یک مربی بود. همواره میخواست مردم را مطلع و روشنساز کند و این کار برای نقاد با نظرات قوی آسان نیست»، او گفت. «او همیشه روشی داشت تا این انتقاد را با تمایل به بهبود ترکیب کند. او هرگز تحقیرآمیز یا بدبینی نداشت. همیشه در پی بهبود اوضاع بود.»
معمار جو ییتس، که سالها بهعنوان اعضای کلیسای دوم پُرسکریبین با اسلیپک دوستی برقرار کرده بود، صبح پیش از مرگ اسلیپک به او سر زد. او گفت که دو نفر برنامهریزی میکردند تا سال آینده به انگلستان سفر کنند و کاخهای روستایی را ببینند، و با وجود محدودیت گفتار پس از سکته اخیر، ییتس تأکید کرد که اسلیپک روحیهٔ خوبی داشت.
«من در نهایت گفتم که این یک راه بانمک برای اجتناب از رفتن به انگلستان بود. او خندید و دستم را گرفت»، ییتس به یاد آورد. «او همه چیز دربارهٔ ریچموند و تاریخ این شهر میدانست و واضحاً یک مدافع محیط ساختهشده در شهر بود. من و او در مورد برخی ساختمانها و پروژهها نظرات متفاوتی داشتیم، اما میتوانستیم بهخوبی با هم شوخی کنیم.»
استیل موافقت کرد.
«در حالی که ممکن بود در نقدها یا بررسیهایش سختگیر باشد، این کار به دلایل درست بود. او هیچگاه شخص بدطینت نبود. او این کار را بهگونهای انجام میداد که هیچکس احساس آسیب یا صدمه نکند، به جز شاید چند نفر از توسعهدهندگان ملک که سطوح را نادیده میگرفتند یا سؤالات درست نمیپرسیدند، یا شاید صرفاً اهمیتی نداشتند»، استیل گفت. «او خودپرست یا خودبین نبود. او بر اصول خود دربارهٔ خوب و بد پافشاری میکرد و چگونه میتوانست هر معمار بهدلیل اینکار به او احترام بگذارد؟ نظر او برای معماران مهم بود؛ آنها از کلمات او برای تشویق مشتریان به بهبود استفاده میکردند.»
معمار والتر پارکس گفت که در هفتههای اخیر با اسلیپک مواجه شد و با اینکه مکانی برای رفتن داشت، بیش از یک ساعت با اسلیپک صحبتی انجام داد – گفتگویی که هماکنون بهخصوص برای او گرانبهاست.
«او بسیار بینشدار بود. صریح و واضح میبود. او به معماری بهصورت کلینگر نگاه میکرد؛ چگونگی قرارگیری آن در محله، ارتباط آن با محیط اطراف و وجود مستقل خود»، پارکس گفت. «او در این زمینه فوقالعاده بود و معماری را از زوایای مختلف میدید: چه معنایی برای شهر دارد، چه اهمیتی برای کسی که سالها اینجا زندگی میکند، چه تأثیری برای تازهواردان دارد و چگونه بر مردم تأثیر میگذارد.»
«او یکی از مدافعان بزرگ برای حفظ ریچموندی که دوست داشت، بود، تا تمام ساختمانهای کوچک این شهر از دست نروند»، پارکس افزود. «فکر میکنم خیلی مقالات عالی باقی ماندهاند که او میخواست در این زمینه بنویسد.»

اسلیپک از سال ۲۰۲۱ بهطور منظم در بخش نظرات میهمان BizSense مشارکت میکرد.
این سؤال را بهوجود میآورد: چه کسی میتواند جای اسلیپک را بگیرد و آن مقالات نانوشته را بنویسد؟
«من دلگرفتهام برای شهر، چون دیگر کسی شبیه ایدی اسلیپک نداریم»، داتس گفت. «ما افراد دیگری نداریم که برای حس زیبایی فضا و برتری در معماری دفاع کنند. افراد بسیاری وجود دارند که دربارهٔ معماری و تاریخ معماری مینویسند، اما او یک مدافع واقعی بود.»
«او به نسلهای مختلف کمک کرد تا محیط ساختهشدهٔ تاریخی ریچموند را درک و قدردانی کنند»، کرامپ افزود. «میراث او عشق به معماری ریچموند است. من کسی را نمیبینم که این ویژگیها را داشته باشد، پس او شکافی بزرگ در جامعه ما ایجاد خواهد کرد.»
در آخرین ستونی که برای BizSense نوشت، اسلیپک در ماه ژوئن یادبود قبرستان دانشگاه ریچموند را بررسی کرد که شامل «اشکال شبیه استنسیل، برشخورده» است؛ اگرچه این اشکال بهنظر میرسند مدرن و انتزاعی، اما «نمادهای گرافیکی بیانگر ابراز روحانی آفریقایی» هستند.
«موضوعاتی که در این اثر نمایان شد شامل وجود یک خالق برتر، شناخت گذشته بهعنوان آمادگی برای آینده، و پیوندهای میان خانواده و جامعه است»، اسلیپک نوشت.
برای کسانی که به او نزدیک بودند، این پیوندها ادامه دارد.
«او دربارهاش صریحاً صحبت نمیکرد، اما میتوانستید بفهمید که فردی بسیار روحانی است»، ییتس گفت. «او آدمی بسیار نیکو بود؛ فقط فضا را روشن میکرد، خودستایی نمیکرد و هرگز دستاوردهای خود را به رخ نمیکشید؛ همیشه دربارهٔ دیگران و دستاوردهایشان میگفت و بسیار فروتن بود.»
«او واقعاً سرزنده بود»، داتس افزود، اسلیپک را «همیشه لبخندآور، چشمانش درخشنده و همواره در آستانه گفتن کلمهای» توصیف کرد.
«من حتی نمیتوانم او را ایستای تصور کنم؛ پاهایش در حرکت بود، دهان، چشمها و گوشهایش همیشه به آنچه میگفت گوش میداد», او گفت. «نمیتوانم او را ایستاده تصور کنم؛ او برای من بسیار سرزنده بود.»
مراسم یادبود اسلیپک برای ۲۴ ژانویه ساعت ۲ بعدازظهر در کلیسای دوم پُرسکریبین برنامهریزی شده است. مراسم دیدار یک روز قبل برگزار خواهد شد؛ جزئیات آن در حال نهاییسازی است.
ویراستار BizSense، مایکل شوارتز گزارشنویسی را انجام داد.