مجله اینترنتی رمز موفقیت

‘فقط یک خواننده می‌تواند وجود داشته باشد’ – رازهای من برای مدیریت موفق افراد

تونی پولیس - بنر «Going Direct»

من می‌دانم بحث گسترده‌ای درباره جدایی محمد صلاح و آرن اسلات وجود دارد، اما بگذارید به عنوان کسی که بیش از ۳۰ سال مدیریت کرده‌ام، نقطه‌نظرم را بیان کنم.

اسلات و صلاح هر دو توسط لیورپول حقوق‌های هنگفتی دریافت می‌کنند؛ یکی برای مدیریت و دیگری برای بازی.

هر دو مسئول هستند که به نفع بهترین منافع باشگاه عمل کنند و هیچ چیز دیگری نباید در این امر دخالت کند.

نظرات شخصی درباره یکدیگر نمی‌تواند، و نباید، وارد معادله شود — چه برای مربی و چه برای بازیکن. باشگاه به همه‌ی کادر فنی و بازیکنان خود نیاز دارد تا با هدف واحد، یعنی پیروزی در مسابقات فوتبال، متحد شوند.

هرگز ندیده‌ام که مربی تیمی را برگزیده باشد که فکر می‌کند بازی‌ها را خواهد باخت، و در حال حاضر، صلاح بازی نمی‌کند چون اسلات او را به‌عنوان بازیکن اصلی در بهترین یازده‌اش در نظر نمی‌گیرد.

اسلات به عنوان مربی می‌داند که تنها یک خواننده می‌تواند وجود داشته باشد و یک آهنگ به‌صورت یکتا اجرا شود و او رهبری آن را بر عهده دارد.

به‌عنوان بازیکن، صلاح باید به صندلی‌های تماشاچیان نگاه کند و دو گلزن بزرگ دیگر لیورپول؛ ایان رش و کنی دلگیش؛ را ببیند و متوجه شود که حتی بزرگ‌ترین بازیکنان نیز به مرحله‌ای می‌رسند که باشگاه مسیر جدیدی می‌گیرد.

در لیورپول، صلاح بستر شگرفی برای نشان دادن توانایی‌های خیره‌کننده‌اش داشته است. طی سال‌های طولانی به‌درستی تبدیل به یک افسانهٔ آنفیلد شده و اگر در پنجره نقل‌ونقلات بعدی از تیم برود، برای همه‌ِ علاقه‌مندان آرزو داریم که این کشمکش زودتر از بین برود و هواداران بتوانند خاطرات شگفت‌انگیز او را به یاد داشته باشند.

کپشن رسانه‌ای، آرشیو: برخی از بهترین گل‌های محمد صلاح برای لیورپول

‘مدیریت به تو تمام جنبه‌های چالش‌های زندگی را می‌آموزد’

مقابله با بازیکن ناراضی بدون اینکه بر تیم‌تان تأثیر بگذارد، تنها یکی از چالش‌هایی است که یک مربی با آن روبرو می‌شود.

خوش‌شانس بودم که در هر چهار دستهٔ فوتبال انگلیس مدیریت کنم و در این عرصه طی سال‌ها فرازهای بسیاری و چند سقوط محدود را تجربه کردم.

مدیریت به تو تمام جوانب چالش‌های زندگی را می‌آموزد. بسیاری از باشگاه‌های بزرگ امروزه از روان‌شناسان به‌عنوان بخشی از تیم مدیریت خود بهره می‌گیرند، همان‌طور که سازمان‌های بسیاری خارج از فوتبال نیز این کار را می‌کنند، اما آغاز کار در لیگ‌های پایین‌تر به من امکان تجربهٔ موقعیت‌های متنوعی را داد که هرگز فکر نمی‌کردم با آن‌ها مواجه شوم.

شروع کار در دستهٔ سوم قدیمی به این معنا بود که می‌توانستم در برخی مسائل اشتباه کنم بدون اینکه توسط رسانه‌ها مورد سرزنش شدید قرار گیرم. این امکان را به من داد تا تعادلی و جهت‌گیری‌ای برای مدیریت مشکلات جمعی در مراحل بعدی کارم، زمانی که تحت نور بیشتری بودم، بیابم.

با پیشرفت در لیگ‌ها، توجه رسانه‌ها به بازیکنان شما به‌طور گسترده‌ای افزایش می‌یابد، همان‌طور که به خودتان نیز توجه می‌شود. یادگیری نحوه مدیریت هر دو، سال‌ها تجربه می‌طلبد.

در این مدت، یاد گرفتم که چگونه شخصیت‌های مختلف در رختکن را جدا کنم و سپس آن‌ها را به‌عنوان یک واحد قوی به هم پیوند دهم.

توانایی مدیریت زمان برای من همیشه مهم بود، زیرا می‌خواستم هرچه بیشتر زمان فردی با بازیکنانم داشته باشم.

‘یافتن راه‌هایی برای استخراج بهترین‌ها از بازیکنان‌تان’

من همیشه بر این باور بوده‌ام که استراتژی یا سبک بازی تیم، توسط کیفیت بازیکنان‌تان تعیین می‌شود.

به‌محض داشتن هویتی که با بازیکنان‌تان سازگار باشد، یافتن روش‌هایی برای به‌دست‌آوردن بهترین‌گی‌ها از آن‌ها، هفته به هفته، اهمیت اساسی دارد.

بازیکنان می‌توانند بسیار ناامید یا بیش از حد مطمئن باشند. ممکن است شخصیت‌های سنگین‌وزن باشند یا به‌صورت نامطمئن. صرف زمان برای کشف آنچه آنها را به حرکت درمی‌آورد، بی‌قیمت است و این عامل تعیین‌کنندهٔ موفقیت یا شکست است.

بخشی از این کار، رسیدگی به مسایل آن‌ها خارج از فوتبال است. برای مثال، ساعت‌ها وقت صرف مقابله با بازیکنانی که مشکل قمار داشتند، کرده‌ام.

امیدوارم به‌طوری به آن‌ها کمک کرده باشم که بازیکنان همیشه ضرورت درک طبیعت افراطی این بیماری را که قابل کنترل است، پذیرفته باشند. وقتی تحت کنترل شد، دیدند که چقدر لذت بیشتری در روزهای بازی‌شان وجود دارد.

به‌طور مشابه، به‌قدر کافی به برخی از بازیکنانم نزدیک بودم تا آن‌ها تجربه‌های شوکه‌کننده‌ای که در دوران کودکی در خانه داشته‌اند، با من در میان بگذارند. توانستم آن‌ها را به کسانی معرفی کنم که دوباره به‌آنها کمک کردند ذهنشان را پاک سازند تا بتوانند دوباره از بازی فوتبال حرفه‌ای لذت ببرند.

این وضعیت‌ها خارج از فوتبال می‌توانند بر شخصیت و عملکرد بازیکنان تأثیر بگذارند. مواجهه با آن‌ها به این شکل تنها به‌دلیل پیوند قوی‌ای که در محیط باشگاه ایجاد می‌شود و رابطه‌ای که بین مربی و بازیکنان شکل می‌گیرد، ممکن است.

در تمام باشگاه‌هایی که مدیریت کردم، همبستگی به‌عنوان یک گروه، جنبه‌ای حیاتی برای موفقیت ما بود؛ به‌خاصیت در استوک زمانی که به لیگ برتر رسیدیم.

ما گروهی از بازیکنانی داشتیم که دوست داشتند با هم باشند. وقتی مرکز تمرینات جدید ساخته شد، کار این بود که برخی از آن‌ها را به خانه بفرستیم.

تا ساعت‌های بعد از ظهر آنجا می‌مانستند، قهوه می‌نوشیدند، گپ می‌زدند، برای یکدیگر شوخی می‌کردند و کارهایی می‌انجامیدند که باور نمی‌کنید. آن‌ها یک گروه واقعی، یک تیم واقعی بودند و این برای بازیکنانی که خارج از تیم بودند نیز صادق بود.

همه‌مان به آن چه برای موفقیت یک باشگاه فوتبال نیاز می‌داشتیم، ایمان داشتند — مهم نبود که در ترکیب اصلی حضور داشته باشند یا نه. این دقیقاً همان هدفی است که یک مدیر به آن می‌کوشد.

روری دِلپ استوک پس از صعود به لیگ برتر در 2008 با هواداران جشن می‌گیرد
توضیح تصویر، روری دِلپ استوک پس از صعود به لیگ برتر در سال ۲۰۰۸ با هواداران جشن می‌گیرد

‘کاش می‌خواستم با برخی بازیکنان متفاوت رفتار می‌کردم’

همچنین موارد بسیاری وجود دارد که اکنون به آن‌ها نگاه می‌کنم و آرزو می‌کنم که با برخی بازیکنان به‌صورت متفاوتی رفتار می‌کردم، هم در مسایل مرتبط با فوتبال و هم در زندگی خصوصی آن‌ها.

یک‌بار سعی کردم بازیکن جدیدی را محافظت کنم، به‌طوری که از مدیر تجاری باشگاه درخواست کردم تا او را برای هر مسابقه خانگی به‌عنوان بازیکن برتر مسابقه انتخاب کند؛ در حالی که او از ابتدا وضعیت خوبی نداشت.

اعتماد به‌نفس او کمی کاهش یافت، بنابراین به‌مدت یک ماه کامل، برای هر مسابقه خانگی، جایزه‌اش را دریافت کرد — اما هنوز نتوانست فرم خود را بیابد.

این منجر شد که او به در من زد و از من درخواست کرد تا به دادن این جایزه به او پایان دهد.

من او را رد کردم و به او گفتم که وقتی او شروع به کار کرد و ارزش واقعی‌اش را به هواداران نشان داد، من تنها آن‌وقت به بازیکن دیگری می‌روم!

آن بازیکن بعدها تبدیل به یک مورد پرطرفدار جمعیت شد و بیش از دو برابر مبلغی که باشگاه برای او پرداخت کرده بود، به فروش رفت؛ پس می‌توان گفت این کار در طولانی‌مدت مؤثر بود — حتی اگر در همان زمان به او کمکی نکرد.

پس، دربارهٔ روان‌شناسان، یک‌بار در حین کار در یکی از ۱۰ باشگاه‌ام از من پرسیدند که آیا به یک روان‌شناس نیاز داریم. من با پرسیدن «آیا باشگاه تا به‌حال یک روان‌شناس ندارد!» واکنش نشان دادم.

‘به شخصیت‌های قوی در همه‌جا نیاز دارید’

تونی پولیس با دارن فِلچر، که پس از امضای قرارداد برای وست بروم کاپیتان شد
توضیح تصویر، تونی پولیس دارن فِلچر را پس از امضای قرارداد در ۲۰۱۵ به‌عنوان کاپیتان وست بروم‌ویچ آلبیون انتخاب کرد

برای ساختن این پیوند ویژه که می‌خواهید در تمام باشگاه‌ها داشته باشید، به شخصیت‌های قوی در هر مکان نیاز است.

ستون فقره تمام تیم‌های موفقی که مدیریت کردم، آن شخصیت را داشت. این بازیکنان به‌صورت صادقانه‌ای برای بحث‌های فردی با من باز بودند، اما من مسئولیت زیادی در این زمینه بر عهدهٔ کاپیتان گذاشتم.

من انتظار داشتم که او هر مسائلی که در رختکن وجود دارد، چه به‌صورت گروهی و چه به‌صورت فردی، به من منتقل کند.

من دربارهٔ تیم با کمیته‌ها صحبت نمی‌کردم، اما تا جایی که می‌توانستم از هر یک از کارکنان که در کنار من کار می‌کردند، اطلاعات جمع‌آوری می‌کردم. این تنها زمانی ممکن است که کل باشگاه با هم کار کند و به یک جهت همسویی کنند.

من برخی از کارگران و کارگران لباس‌پوشی فوق‌العاده داشتم که باز هم منبع بزرگی از اطلاعات برای من بودند، اما افراد برجسته‌ام در استوک، وینی و جان بودند.

وینی صادق، صریح و سخت‌کوش بود. او می‌توانست مانند یک سرباز قسم بخورد، اما بازیکنان و باشگاه را دوست داشت.

او تمام اطلاعاتی که نیاز داشتم و اگر بر تیم یا باشگاه تأثیر می‌گذاشت، به من اطلاع می‌داد؛ و به‌آن‌قدر وفادار بود که اگر لازم می‌ساخت، سرزنشم می‌کرد.

این زمان سال است که پادشاه برای انواع افراد کارگر مدال‌های تقدیر می‌بخشد، و اگر کسی به شناخت نیاز داشته باشد، آن همسر وینی، جان است. یا همان «سنت جان» که ما او را می‌شناختیم!

آیا شش بزرگ قوی‌تر از قبل هستند؟

به‌عنوان یک یادداشت جانبی، در ستون هفتهٔ گذشته از شما پرسیدم که آیا لیگ برتر امروز نسبت به ۱۰ یا ۲۰ سال پیش بهتر است یا نه. پاسخ‌های زیادی دریافت شد که شامل نظرات جالبی بود.

یکی از نظرات پرطرفدار پرسید که آیا باشگاه‌های میانی جدول لیگ برتر اکنون نسبت به یک دهه پیش قوی‌تر هستند یا خیر.

بیایید همین سؤال را به باشگاه‌های بالاتر نیز اعمال کنیم. می‌خواهم بطور خاص بدانم آیا هواداران شش بزرگ (Arsenal، Chelsea، Liverpool، Manchester City، Manchester United و Tottenham) معتقدند تیم‌هایشان اکنون نسبت به ۱۰ یا ۲0 سال پیش بهتر شده‌اند؟

نظر شما چیست؟ در زیر به من بگویید.

تونی پولیس با کریس بوان از BBC Sport صحبت می‌کرد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.