مجله اینترنتی رمز موفقیت

آتلانتیک ۱۰

کتاب‌هایی که بیشترین تأمل را در این سال برانگیختند

تصویرسازی توسط شاوونا ایکس

تفکر دربارهٔ فهرست آتلانتیک ۱۰، به‌نوعی آزمونی از حافظه است. رمان خوانده‌شده در ژانویه هنوز هم ما را به هیجان می‌آورد؟ گزارشگری که در نیمه‌سال ما را تحت تأثیر قرار داد، وقتی در پاییز به آن بازمی‌گردیم، هنوز هم شگفت‌انگیز است؟ به‌طور خلاصه می‌پرسیم: کدام کتاب‌ها پس از ماه‌ها، حتی پس از اولین برخوردمان، توجه ما را حفظ کرده‌اند؟ این تمرین به ما کمک می‌کند تا اطمینان حاصل کنیم کتاب‌های انتخابی نه تنها به‌خوبی‌نویسندگی، نوآورانه یا روشن‌کننده هستند، بلکه پس از بسته شدن آخرین صفحه، در ذهن خواننده می‌مانند.

موضوع حافظه نیز انرژی بسیاری به اکثر کتاب‌های منتخب امسال می‌بخشد. چند اثر به‌صورت زنده و صادقانه به آشفتگی‌های گذشته می‌نگرند. زندگی‌نامه‌ای از یک شخصیت برجسته جنبه‌های نادیده‌گرفته از زندگی و هویت او را آشکار می‌کند؛ اثر دیگری از ادبیات غیر‑تخیلی خوانندگان را در قالب یک طبقهٔ آمریکایی که در خطر فراموشی است، غوطه‌ور می‌سازد. و چند رمان به آینده اشاره می‌کنند؛ تصور می‌کنند که زندگی چگونه تغییر می‌کند — یا پیشاپیش تغییر کرده است — هنگامی که فناوری پیشرفت می‌کند و بلایای طبیعی انباشت می‌شوند. صرف‌نظر از دورهٔ تاریخی که روشن می‌کنند، همگی این کتاب‌ها با جزئیات دقیق به افکار و رفتارهای شخصیت‌هایشان، دستاوردهای منحصربه‌فرد و اشتباهات انسانی‌شان می‌پردازند. هر یک از این آثار با خود نشان می‌دهند که ارزش خواندن و به‌یاد سپردن برای سال‌های آینده را دارند.

بالدوین

بالدوین: داستانی از عشق، اثر نیکلاس بگز

اگرچه سرمجموعه‌اش در تمام ابعاد به عشق می‌پرداخت، تصویری که از جیمز بالدوین در حافظهٔ آمریکایی‌ها باقی مانده، به‌طرز عمیقی منزوی و غیر‌عاطفی است. پذیرش عمومی بالدوین به‌عنوان نویسندهٔ جنبش حقوق مدنی، نوعی فراموشی عمدی نسبت به هم‌جنس‌گرایی‌اش ایجاد کرده و در عوض، الهام‌بخش‌های رمانتیک و پلوتونیک او را محو می‌کند. اما کتاب جدید بگز مستقیماً بر مردان و زنانی که بالدوین دوست داشته و آن‌ها نیز او را دوست داشته‌اند تمرکز می‌کند: گروهی از دوستان، اعضای خانواده، مربیان، روابط کوتاه‌مدت و اشعلهای ناخواسته که به شکل‌گیری او کمک کردند. نتیجه یک بیوگرافی نادر است که حتی پس از دهه‌ها از مرگ سوژه، به‌طور معناداری پیش می‌رود. پژوهش‌ها و گزارش‌های بگز بالدوین را به‌عنوان شخصی با همدلی عمیق به تصویر می‌کشد؛ اگرچه او در دنیایی که نشان‌های نژاد و جنسیتش را تحمل می‌کرد، در یافتن جایگاه خود کشمکش می‌کرد. شخصیت اصلی داستانی از عشق پسری عاشق‌دست، آزاداندیش، شایعه‌پرا، دلرباست. روایت بگز نشان می‌دهد که جستجوی بالدوین برای تثبیت سه‌گانهٔ عشق — یعنی عشق (eros)، دوستی و محبت (agape) — مهم‌ترین آثار او را شعله‌ور می‌ساخت.

کارگردان

کارگردان، اثر دنیل کولمان، ترجمهٔ راس بنجامین

در داستان‌گویی، مسیرهای ساده به سمت شر خالص یا قربانی بودن اغلب واضح هستند، اما سفر فردی که به‌تدریج به مشارکت کشانده می‌شود، نکته‌ای ظریف‌تر است. این همان نوع قصه‌ای است که کولمان در جی. دبلیو. پابست یافت و زندگی او را در این رمان به‌صورت درام می‌نگارد. کارگردان پیشروِ دوران ویما، که از اتریز بود، هنگام به‌قدرت رسیدن نازی‌ها کشور خود را ترک کرد، اما چند سال پس از آن به‌دلیل فشارها به‌سرزمین خود بازگشت و زیر ساطی جوزف گوبلز فیلم‌سازی کرد. همان‌طور که کارگردان یک دستگاه فیلم‌برداری را هدایت می‌کند، کولمان نگاه را از یک منظر به سوی دیگری می‌چرخاند — شامل منظر گرتا گاربو و لویی‌س بروکس، دو بازیگر درخشان که پابست کشف کرده بود — تا احساس یک اکسپرسیونیستی از افراد و نیروهای شکل‌دهنده به زندگی او خلق کند. در مرکز، خود کارگردان قرار دارد که میان تمایل به خلق هنر و وجدان ناآرامش سرنوشتی متناقض می‌یابد. وقتی در نهایت از زندانیان اردوگاه‌های کار اجباری به‌عنوان بازیگرهای پس‌زمینه در فیلم استفاده می‌کند، تسلیمیت اخلاقی‌اش کامل می‌شود؛ اما او نیز به‌صورت عمیقی دچار خلأ می‌شود. کارگردان می‌داند چه چیزی را فدا کرده است.

گل در خونم

گل در خونم، اثر هالی کوهن گیلند

هنگامی‌که آرژانتین در دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ تحت حاکمیت یک رژیم نظامی قرار داشت، تخمین زده می‌شود که ده‌ها هزار نفر «ناپدید» شدند: توسط نیروهای شبه‌نظامی ربوده، معمولاً شکنجه‌دیده و هرگز بازنگشتند. پس از بازگرداندن حکومت دموکراتیک در سال ۱۹۸۳، کشور به دو دسته تقسیم شد: طرفداران کشف گذشته و کسانی که بر این باور بودند بهتر است به پیش رفت. پرتره جذاب و دقیق گیلند از یک جامعهٔ شکننده در قالب داستان یک مادربزرگ، روزا رائیسینبلت، ارائه می‌شود. دختر روزا، پاتریشیا، در سال ۱۹۷۸ زمانی که هشت ماه باردار بود، ربوده شد. حتی پس از آشکار شدن مرگ پاتریشیا، روزا به‌جست‌وجوی نوه‌ای که می‌آموزد دخترش در حبس به دنیا آورده، ادامه می‌دهد. در روایت تلاش‌های گروه فعال‌گروهی روزا، گروه ابوالسِ پلازا دِ مایو (Abuelas de Plaza de Mayo)، گیلند خوانندگان را از نیمقرن سیاست آرژانتین، یک انقلاب در عرصه ژنتیک و مناظرات شدید دربارهٔ تعریف خانواده می‌گذارد. گزارش اخیر او نیز به‌عنوان سندی قدرتمند از نسل رو به‌پایان، به حساب می‌آید: روزا در سپتامبر گذشته، در سن ۱۰۶ سالگی درگذشت. همان‌گونه که ناپدیدشدگان از حافظهٔ زنده‌گی خارج می‌شوند، کتاب گیلند ما را مجبور می‌کند هم هزینه فراموشی گذشته و هم درد به‌خاطر سپردن آن را مورد بررسی قرار دهیم.

نگهبان و دزد

نگهبان و دزد، اثر مِگا ماجم‌دار

همان‌گونه که رمان کوتاه ماجم‌دار آغاز می‌شود، شخصیت اصلی داستان، ما، تخم‌مرغ‌ها و برنج‌های به‌دست آمده به‌صورت غیرقانونی را برای دادو، پدر بیوه‌اش، و دختر تازه‌خاسته‌اش (که عاشق گل‌کلم غیرقابل دسترس است) می‌پزد. در شهر سوخته‌ای که شبیه کلکاتای آینده نزدیک است، غذا به ندرت یافت می‌شود. اما نجات در دسترس است. در هفت روز پس از دریافت «ویزای اقلیمی» خود، خانواده قرار است به آمریکا پرواز کند، جایی که همسر ما در آزمایشگاهی به‌تحقیق درباره بیماری‌های منتقل‌شده توسط پشه می‌پردازد. عنوان ماجم‌دار سؤال اخلاقی اساسی در بقا در بحران را نشان می‌دهد: به بهانه محافظت از کسانی که بیشترین عشق را برایشان قائل هستیم، چه جرایمی علیه دیگران مرتکب می‌شویم؟ تعلیق داستان هنگامی که برنامهٔ مهاجرت دقیق‌الشکل، با رؤیای لحظه‌ای یک پناهندهٔ ناامید تداخل می‌کند، شدت می‌گیرد. بومبا، جوان بیچاره‌ای که می‌خواهد خانواده‌اش را از روستای سیل‌زده نجات دهد، به پناهگاهی که ما در آن کار می‌کند، می‌رسد. او در حین دزدیدن از انبار غذا، ما را می‌بیند و به‌سرعت به‌عمل می‌افتد. یک هفته پرنوسان، هم طنزآمیز و هم تراژیک، بازتابی زمانه‌مند را تأیید می‌کند: «امید نرم و لطیف نیست»، ما می‌اندیشد، و بومبا موافقت می‌کند. «سخت، خشن، پرحیا، فریب‌جو».

پادشاه پادشاهان

پادشاه پادشاهان، اثر اسکات اندرسن

برخی حوادث به‌سرعت به وقوع می‌پیوندند و وضعیت موجود را به‌طوری کامل به‌چالش می‌کشند که گویی سرنوشت‌شان پیش‌نویس شده است. انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹ کشور را تقریباً یک شبه به یک تئوکراسی بنیادی‌گر تبدیل کرد. اما همان‌طور که اندرسن، خبرنگار جنگی که در خاورمیانه و مناطق دیگر پوشش داده است، در این روایت مهیج نشان می‌دهد، چیزی دربارهٔ ماه‌های نهایی دوران سلطنت شاه ثابت یا غیرقابل تغییر به‌نظر نمی‌رسد. وی با استفاده از مراسلات دولتی و روایت‌های شخصی — از جمله روایت یک دیپلمات آمریکایی پر سر و صدا که به‌نظر می‌رسد تمام لحظات محوری را مشاهده کرده است — سوء‌سقوطی را توصیف می‌کند که پدران متعددی داشت: نه تنها شاه محمدرضا پهلوی، که همگی ستمگر و در عین حال مردد بود، یا آیت‌الله خمینی بی‌رحم، بلکه همان افراد بی‌فایده‌ای که پیرامون روحانی بودند، به همراه تیم سیاست خارجی پر تنش و تک‌محور به کمونیسم رئیس‌جمهور جیمی کارتر. به‌نظر می‌رسد فاجعه‌ای که جهان را دگرگون کرد، توسط افرادی ممکن شد که نتوانستند تصور کنند جهان چگونه می‌تواند تغییر کند.

میانه‌روی

میانه‌روی، اثر ایلین کاسیتو

گیری دل‌موندو، دختری از مهاجران فیلیپینی، در لاس‌وِگاس به‌عنوان ناظر محتوا در یک شرکت رسانهٔ اجتماعی کار می‌کند و بار سنگینی به‌خصوص به‌عنوان متخصص در مواد مرتبط با سوء‌استفادهٔ جنسی از کودکان بر دوش دارد. او همچنین یکی از به‌یادماندنی‌ترین شخصیت‌های به‌دقت ترسیم‌شده در ادبیات معاصر است: کنایه‌ران، سخت‌گیر، شوخ‌طبع، و آن‌قدر در کارش ماهر است که به یک نقش پرحقوق در نظارت بر یک سیستم واقعیت‌مجازی شگفت‌انگیز به نام «پل‌ی‌گراند» ارتقا یافته است. همان‌طور که کاسیتو به‌تدریج روشن می‌کند، گیری نه تنها دردهای روزمرهٔ کارش را سرکوب می‌کند، بلکه رنج‌های عمیق‌تری را نیز در دل می‌گذارد. به‌علاوه بر توصیف‌های قدرتمند از فضای‌مجازی، رمان رابطهٔ پیوسته و در حال تغییر بین گیری و رئیس جدیدش ویلیام را بررسی می‌کند — دو فرد سرکوب‌شده که به‌هم جذب می‌شوند. در یک صحنه گیری به ویلیام می‌گوید که «پل‌ی‌گراند» بزرگتر از زندگی است؛ واقعیتی واقعی‌تر؛ overloadِ حسی. کتاب کاسیتو همان حس را ایجاد می‌کند: دربارهٔ هزینه‌ها و مسئولیت‌های پیشرفت فناوری، که از طریق یک غوطه‌وری لذیذ و عمیق به سراغ ذهن یک شخصیت تخیلی می‌رود.

نگهبان شب

نگهبان شب، اثر کوین یانگ

کتاب سیزدهم شعرهای یانگ، که به‌خاطر سه‌نقشۀ از اعضای فوت‌شدهٔ خانواده‌اش اختصاص یافته است، دربارهٔ فضایی است که مردگان در دل‌های زنده اشغال می‌کنند. این مجموعه شامل چهار بخش است که هر یک ستون‌های بلند و نازکی از شعر را با قافیه‌های ناآرام ترکیب می‌کنند. در «تمام ارواح»، که در دوره‌ای از سال تنظیم شده است که این جهان و جهان پسین ممکن است نزدیک‌ترین همدیگر باشند، یانگ به برگ‌های اواخر اکتبر نگاه می‌کند و تصویر یک بنده فراری را به یاد می‌آورد؛ سپس با تصویر یک سرباز یونین که سلام می‌کند، پایان می‌یابد. در بخش بعدی، می‌لی و کریستین مک‌کوی، دوقلوهای متحدهٔ قرن نوزدهم که نمایش‌هایی به‌عنوان «بلبل دو سرفه» اجرا می‌کردند، زندگی مشترک خود را از تولد تا تدفین روایت می‌کنند. یانگ با بازخوانی آزادانه‌ای از «کمدی الهی» دانته، پیشرفت از جهنم به بهشت را به‌عنوان نبردی درونی برای مقابله با از دست‑دادن غیرقابل برگشت به تصویر می‌کشد. این کتاب، دگرگونی‌های شگفت‌آوری ارائه می‌دهد: غم چون «لباسی است که با هر بار شستشو کوچک‌تر می‌شود»؛ مردگان مانند زنبورهایی هستند که «می‌خواهند خانه‌تان خانهٔ خودشان باشد». و ارواح پرنشاط شاعر، نشان می‌دهند که بیش از کسانی که ترک کرده‌اند، حضور بیشتری دارند. افراد ماتم‌گندیده‌ داراری وظیفهٔ تکمیل‌نشده‌ای دردناک و جهانی دارند که آن را باید به انجام رسانند.

جایی برای ما نیست

جایی برای ما نیست، اثر برایان گلدستون

گلدستون به‌صورت فاکتویی پنج خانوادهٔ آتلانتا را که از اعضای «بی‌خانمان‌های کارگر» هستند، به تصویر می‌کشد؛ افرادی که نه در خیابان یا پناهگاه زندگی می‌کنند، بلکه موقتاً با دوستان یا خانواده، در خودروها یا در هتل‌های فرسوده یا خطرناک برای اقامت طولانی مدت ساکن می‌شوند. گزارش او نشان می‌دهد که برای بسیاری چقدر خروج از این وضعیت دشوار است: برخی از سوژه‌های او سوابق اخراج داشته‌اند که باعث می‌شود بعضی از صاحب‌خانه‌های احتمالی حتی در صورت داشتن توان مالی، آن‌ها را رد کنند. یک سوژه از دریافت کوپن مسکن بخش ۸ خوشحال می‌شود، اما سپس با مدیران ساختمان‌های آپارتمانی که آن را نمی‌پذیرند یا ادعا می‌کنند واحد خالی ندارند، مواجه می‌شود. زن دیگری بچه‌هایش را به دیدن خانه‌ای زیبا می‌برد که به‌نظر می‌رسد خیلی خوب باشد—و نزدیک می‌شود بیش از ۱۱۰۰ دلار به یک کلاهبردار بدهد که مستأجران را در شرایط ناامیدانه هدف قرار می‌دهد. این سناریوهای کافکی‌گونه چگونه این‌قدر رایج شدند؟ گلدستون توضیح می‌دهد که اجاره‌ها از دستمزدها پیشی گرفته‌اند و آتلانتا اکنون شهری است که حتی فردی با شغل تمام‌وقت (یا حتی دو یا سه کار) ممکن است نتواند مکانی برای زندگی پیدا کند. خواندن این کتاب می‌تواند تجربه‌ای شدید باشد، اما جمعیت بزرگی—احتمالاً میلیون‌ها نفر برآورد نویسنده—که در غیر این صورت در تاریکی باقی می‌ماند را به‌ظاهر می‌آورد.

ما جدا نمی‌شویم، اثر هان کنگ، ترجمهٔ ای. یائون و پیج آنیه‌ موریس

دستۀ طولانی سرسختی‌های دولتی در این داستان سورئال و صمیمی دوستی می‌درد. شخصیت اصلی رمان، کیونگا، نویسنده‌ای که آثارش (مانند آثار هان) دوره‌های تاریک تاریخ کره جنوبی را کاوش کرده‌اند، کابوس‌هایی می‌بیند که تنه‌های درخت به شکل بدن‌ها دارند. در مأموریتی عجیب و دشوار برای یک دوست، او به جزیرهٔ ججو در سواحل جنوب شبه‌جزیرهٔ کره می‌رسد که در میان یک طوفان برفی است. تاریخ، توهم و واقعیت در هم می‌پیچند همان‌طور که کیونگا به زخمی عمیق و ده‌ها ساله در خانوادهٔ دوستش می‌پردازد؛ پس‌اثرات سرکوب خشن و دولتی، که به‌نام «کشتار ججو» شناخته می‌شود و هزاران ساکن جزیره را به‌مرگ کشاند و پس از آن به ندرت دربارهٔ آن سخن می‌گویند. هان از روشی قدرتمند روایت غیرمستقیم استفاده می‌کند: خوانندگان فقط از طریق لایه‌های مختلف—حافظه‌های ناآرام، قطعات روزنامه‌ای، اسناد رسمی—به این جنایت پی می‌برند. این رونوشت ترکیبی به‌صورت تدریجی و آهسته، تقریباً به‌دست‌وپا می‌سازد. اما در این مسیر، هان نشان می‌دهد…

چیزی که می‌توانیم بدانیم

چیزی که می‌توانیم بدانیم، اثر ایان مک‌ایوان

آیان مک‌ایوان، برندهٔ جایزهٔ بوکر، کار خود را با داستان‌های گوتیک آغاز کرد، به‌تدریج به‌سوی معماهای ادبی پیچیده پیش رفت و پس از آن به ادبیات سیاسی و علمی‑تخیلی سر زد. اکنون، در سنی که بسیاری از رمان‌نویسان سرعت خود را کم می‌کنند، او همهٔ این گرایش‌ها را در ترکیبی نزدیک به یک اثر کلاسیک می‌سازد. نیمی از «چیزی که می‌توانیم بدانیم» مسیر توماس متکالف، پژوهشی ادبی در انگلستان سال ۲۱۱۹ را دنبال می‌کند؛ کشوری که پس از فاجعه‌ها به مجموعه‌ای جزیره‌ای آنارشی تبدیل شده است؛ نیمهٔ دیگر در کاتسولدهای دههٔ ۲۰۱۰ می‌گذرد، در بین جامعه‌ای که او مطالعه می‌کند — حلقهٔ شاعر بزرگ (مجازی) فرانسیس بلاندی. پیوند یک معمای مربوط به مرگ، خیانت، هنر و ف

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.