
این مقاله بخشی از «راهنمای اهدای 2025» در بخش نظرات تایمز است.
در تولد ۲۵ سالگیاش که در فوریهٔ گذشته بود، مارا شاپیرو، دانشجوی دورهٔ کارشناسی ارشد بهداشت عمومی در دانشگاه ویرجینیا، دچار مسمومیت غذایی شد. این برای او بیش از حس تهوع و درد معده بود؛ چرا که او مبتلا به بیماری عدیسون، یک اختلال خودایمنی نادر، است. از این رو اتفاقی که میتوانست یک مشکل پزشکی جزئی باشد، به بحران جدی تبدیل شد و او تا حدی بیهوش شد که توهم میدید و قادر به حرکت نبود. اگر پدرش او را در آن وضعیت بر روی زمین سرویس توالت نمییافت، ممکن بود جانش را از دست بدهد.
پس از آن، او به من گفت: «از خواب رفتن در شب و سفر بهتنهایی میترسم.» اگر دوباره به اضطراری پزشکی دیگری دچار میشد و کسی در اطراف نبود، چه میشد؟
این ترس دیگر بر شاپیرو حاکم نیست. او نجاتبخشی یافت — سگی با موهای بلوند، چشمهای بزرگ و چهار پا. نام او «روستر» است. او حدود دو سال سن دارد و ترکیبی از لابراتور ریتریور و گلدن ریتریور است. این سگ آموزش دیده است تا تغییرات ناگهانی در سطح هورمونهای او یا سایر علائم اضطراب جسمی را تشخیص داده و با فشار دادن بینیاش به ران شاپیرو، او را هشدار دهد تا بهموقع داروی مناسب را مصرف کند یا برای دریافت کمک طلبش کند.
روستر در کنار او بود، زیر سکو چرخیده، زمانی که او بخشی از کارهایش را در جلسهٔ اوایل نوامبر پژوهشگران و دانشمندان بهداشت عمومی در واشنگتن دی.سی. ارائه داد. او دلیل این بود که او میتوانست در آنجا حضور یابد و احساس امنیت کند؛ همین دلیل است که او میتواند در جلسهای مشابه در فلوریدا که اوایل این ماه برگزار میشود، شرکت کند.

اگرچه آنها کمتر از دو ماه با هم هستند، او گفت: «تصور زندگی بدون او برایم سخت است.»