مجله اینترنتی رمز موفقیت

صد تصمیم پرخطر که احتمالاً در طول زندگی‌تان اتخاذ خواهید کرد

یک مطالعهٔ جدید نشان می‌دهد مردم چه تصمیم‌های پرخطری را در جهان مدرن می‌پندارند

تصویری از دستی که دو عدد تاس می‌چرخاند

آیا برای یک بیسکویت این خطر را می‌پذیری؟

اعتبار تصویر: Stranger Man/Shutterstock.com

پرخطرترین تصمیمی که تا به‌حال اتخاذ کرده‌اید چیست؟ اگر نتایج یک مطالعهٔ جدید را باور کنیم، احتمالاً پاسخ شما «ترک شغل» یا «پذیرش شغل جدید» بوده است – یا شاید شما یکی از معدود افرادی باشید که اضطرابشان تنها حول گسترش 5G می‌چرخد.

آنچه دربارهٔ خطر می‌دانستیم – و آنچه گمان می‌کردیم –

این‌طور نیست که فری و فیشر اولین کسانی باشند که نحوهٔ تصمیم‌گیری افراد در مواجهه با ریسک را مطالعه کرده‌اند – برعکس. فقط این‌که پژوهش‌های پیشین از این نوع عمدتاً به‌صورت «از بالا به پایین» انجام شده‌اند، همان‌طور که فری توضیح داد. به عبارت دیگر، محققان سناریوهایی را که خطرناک می‌دانند طرح می‌کنند و سپس واکنش شرکت‌کنندگان را بررسی می‌نمایند.

اما این مسأله می‌تواند مشکل‌ساز شود اگر دو فرد دربارهٔ آنچه به‌عنوان ریسک محسوب می‌شود، نظرات بسیار متفاوتی داشته باشند – و به لطف روش کار در این حوزهٔ پژوهشی، احتمالاً این‌گونه است.

«قصد شوخی است که خطر این است که ما به مطالعهٔ پدیده‌های منسوخ بپردازیم»، فری گفت و توضیح داد که نظریه‌های بنیادی که زیرساخت این «خطرهای» فرضی را تشکیل می‌دهند، اکنون دهه‌ها قدیمی‌اند. امروزه مردم بر پایه‌ای کاملاً متفاوت نسبت به سال‌های ۱۹۸۰ کار می‌کنند: بیماری‌های نوظهور؛ دماهای مرطوب جدید؛ «دوم‌اسکرولینگ» و «فابینگ»؛ و معیارهای بدنی غیرواقعی که باورشان دشوار است. منطقی است که تصور کنیم آنچه ما «خطرناک» می‌پنداریم ممکن است تغییر کرده باشد.

اما چطور می‌توان این را کشف کرد؟ در واقع به‌ساده‌ترین شکل: فقط از مردم بپرسید. فری و فیشر در سه آزمایش جداگانه مجموعاً ۴٬۳۸۰ نفر را مورد بررسی قرار دادند و از آنان خواستند یا ریسکی که در زندگی خود تصمیم به پذیرش آن گرفته‌اند (یا تصمیم به رد آن) نام ببرند؛ یا ریسکی که معتقدند بیشتر افراد ممکن است با آن روبرو شوند و تصمیم به پذیرش یا رد بگیرند. سپس، پس از تهیهٔ فهرست طولانی، از شرکت‌کنندگان خواستند تا میزان تکرار مواجهه با این تصمیم‌ها را ارزیابی کنند و در زمان‌های تصمیم‌گیری بحرانی، معمولاً چگونه رفتار می‌کنند.

نتیجهٔ آن‌ها، بر پایهٔ مقاله، فهرست مختصری از «۱۰۰ انتخاب پرخطر» است که در جهان مدرن افراد با آن مواجه می‌شوند – و این به‌دلیل کم‌تجردی‌اش نیز قابل توجه است. انواع تصمیماتی که باید بگیریم و بخش‌های زندگی‌مان که تحت تأثیر آن‌ها قرار می‌گیرند، «به‌طور شگفت‌انگیزی ثابت» هستند، فری اشاره کرد – حتی با وجود اینکه این تحقیق در دوره‌ای از بزرگ‌ترین تحولات زندگی در تاریخ اخیر، یعنی همه‌گیری COVID‑19، انجام شده است.

آنچه را به‌عنوان خطر می‌بینیم

پس، چه چیزی را به‌عنوان پرخطرترین می‌بینیم؟ حتی نزدیک نیست: پذیرش شغل جدید و ترک شغل فعلی به‌طور برجسته‌تر از سایر گزینه‌ها پیشی می‌گیرد و دو جایگاه اول را به خود اختصاص می‌دهد. در حقیقت، تصمیمات شغلی به‌طور کلی بیش‌ترین اضطراب را برای ما به همراه دارند؛ تقریباً یک‌سوم از انتخاب‌های گزارش‌شده در این حوزه قرار می‌گیرد – در حالی که دومین حوزهٔ رایج، سلامت، فقط ۱۸ درصد از موارد را تشکیل می‌دهد.

این نکته به‌تنهایی به‌اندازه‌ای جالب است که می‌تواند اعتبار این مطالعه را تأیید کند. خطوط تحقیقاتی فعلی در حوزه تصمیم‌گیری گاهی فرض می‌کنند که مردم بیش‌ترین نگرانی خود را دربارهٔ سلامت یا زمان‌های فراغت دارند، فری توضیح داد – اما «بر اساس داده‌هایمان، به‌نظر می‌رسد که عکس‌العمل برعکس است»، او گفت. «در درجهٔ اول، مردم به تصمیمات ریسک‌پذیر شغلی فکر می‌کنند.»

اما این تنها جزئی از نتایج مطالعه نیست. تصمیمات پرخطر که ما تجربه می‌کنیم بسته به ویژگی‌هایی نظیر سن یا جنسیت متفاوت هستند – امری که پیش‌تر کمتر مورد توجه قرار گرفته بود. برخی از این تفاوت‌ها به‌طرز واضحی پذیرفتنی‌اند: افراد جوان‌تر بیشتر احتمال می‌دهند که شغل خود را بدون داشتن جایگزین قطعی ترک کنند، در حالی که افراد مسن‌تر تمایلی دارند انتقال به موقعیت جدید را گزینهٔ خطرناک‌تری بدانند – اختلافی که با مرحلهٔ پیشرفت شغلی آن‌ها همساز است. برخی دیگر شاید توضیح‌پذیرتر نباشند: به‌عنوان مثال، دو برابر مردان نسبت به زنان «پذیرش 5G» را به‌عنوان تصمیم پرخطری که اخیراً اتخاذ کرده‌اند ذکر کرده‌اند، یا مردان در رده سنی ۳۰ تا ۴۰ سال به‌مراتب بیشتر از زنان در هر سنی به ایدهٔ جراحی فکر می‌کنند.

به‌هرحال، این اطلاعات مفید هستند. فری گفت: «این الگوهای دقیق‌تر به ما کمک می‌کند به‌طور اساسی شناخت کنیم کدام زیرگروه‌های جمعیت در معرض چه انتخاب‌های پرخطری قرار دارند». «فکر می‌کنم این امر به سیاست‌گذاران کمک می‌کند تا بهتر درک کنند آیا افراد در زیرگروه‌های خاصی از جمعیت نیاز به حمایت یا ابزارهای تصمیم‌گیری دارند یا نه.»

طبعاً، نکات مهمی دربارهٔ نتایج وجود دارد که باید در نظر گرفت. این نتایج فقط بر پایهٔ پاسخ‌های افراد آلمانی‌زبان در سوئیس استوارند – کشوری با نرخ جرم‌انگیزی بسیار پایین و سطح زندگی بسیار بالا. مواردی که در آنجا به‌عنوان «خطرناک» شناخته می‌شوند، شاید دقیقاً به‌مثال یک جوان در ایالات متحده که با خشونت اسلحه‌ای فراگیر، مراقبت‌های به‌موقع به‌صورت اساسی برای اکثر افراد غیرقابل تحمل (و دولت به‌نظر می‌رسد سعی دارد کیفیت خدمات در دسترس را کاهش دهد) و شغلی که می‌تواند بدون هیچ دلیل و بدون هشدار از ما گرفته شود، مطابقت نداشته باشند.

با این در ذهن، تیم پژوهشگر هشدار می‌دهد که این فهرست جدید «نباید مستقیماً به‌عنوان مقیاس اندازه‌گیری به‌کار گرفته شود و به‌صورت کورکورانه برای ارزیابی رفتارهای پرخطری در زندگی واقعی دیگر فرهنگ‌ها و جمعیت‌ها استفاده شود»؛ اگرچه آن‌ها پیشنهاد می‌کنند که می‌تواند به‌عنوان نقطهٔ شروعی برای مقایسه و تضارب خطرات میان فرهنگ‌های مختلف مفید باشد.

یک افزودنی ارزشمند

در نهایت، اگرچه فری و فیشر واضحاً می‌گویند که مطالعهٔ آن‌ها جای کارهای نظری بیشتر برای بررسی تصمیم‌گیری‌های پرخطری را نمی‌گیرد، اما این همچنان یک «بازنگری» ارزشمند برای این حوزه به شمار می‌رود.

فری گفت: «من فکر می‌کنم این [مطالعه] می‌تواند به‌عنوان الگویی برای این باشد که حداقل به‌ندرت، ما باید به‌طور فعال به این سمت برویم و پژوهش‌هایی بیشتر متمرکز بر کشف، مبتنی بر داده و از پایین به بالا انجام دهیم». «ما واقعاً به هر دو بخش در علم روان‌شناسی نیاز داریم.»

این مطالعه در نشریه Psychological Science منتشر شده است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.